responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : نخستين گزارش مستند از نهضت عاشورا (ترجمه وقعة الطفّ لأبي مِخنف) نویسنده : يوسفي غروي، محمدهادي؛ مترجم جواد سليماني    جلد : 1  صفحه : 160

(1) كلبى در حالى كه هر دو را كشته بود [به سوى ياران حسين عليه السّلام مى‌آمد] و اين رجز را مى‌خواند: اگر مرا نمى‌شناسيد من پسر كلب هستم، مرا همين افتخار بس است كه خانواده‌ام از بنى عليم مى‌باشند! من مردى قوى و نيرومندم و در مصائب [جنگ‌] ناتوان نمى‌شوم. [در اين هنگام رو به همسرش كرده و گفت:] اى امّ وهب به تو تعهد مى‌سپارم كه با نيزه و شمشير در ميانشان بكوبم و پيش بروم. كوبيدن غلامى كه به پروردگارش مؤمن است! همسرش امّ وهب [كه شاهد صحنه بود] چوبه چادرى [يعنى عمود خيمه‌اى‌] را برداشت و به طرف شوهرش رفت و گفت: پدر و مادرم بفدايت! پيش روى اين پاكان، ذريّه محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلم مبارزه كن. كلبى نزد [همسرش‌] آمد و او را به طرف زنان برگرداند، ولى [همسرش‌] دامنش را گرفته مى‌كشيد و مى‌گفت: من رهايت نمى‌كنم مگر اينكه با تو بميرم! [در اين هنگام‌] حسين [عليه السّلام‌] [امّ وهب‌] را صدا زد و فرمود: از اهل بيت جزاى خير نصيبت گردد كنار آنها بنشين، جنگ بر عهده زنها نيست. در نتيجه [امّ وهب به ناچار] نزد زنها برگشت.[1]

حمله اول‌

(2) عمرو بن حجّاج- فرمانده جناح راست [سپاه عمر بن سعد]- به طرف چپ [حسين عليه السّلام‌] يورش آورد، وقتى نزديك حسين [عليه السّلام‌] رسيد [ياران حسين عليه السّلام‌] به روى زانو نشستند و نيزه‌ها را به طرف [ياران عمرو] نشانه گرفتند، سوارانشان در برابر نيزه‌ها پيش نيامدند و خواستند كه برگردند، ولى [ياران حسين عليه السّلام‌] با تير آنها را زدند و برخى از مردانشان را به زمين انداخته و برخى ديگر را زخمى كردند.[2]


[1] تاريخ طبرى، 5/ 429 و 430، به نقل از أبى مخنف از أبو جناب و ارشاد شيخ مفيد، 2/ 101، همراه با اندكى تغيير و حذف.

[2] تاريخ طبرى، 5/ 430، ادامه خبر أبو جناب و ارشاد شيخ مفيد، 2/ 102، با اندكى تغيير در عبارات.

نام کتاب : نخستين گزارش مستند از نهضت عاشورا (ترجمه وقعة الطفّ لأبي مِخنف) نویسنده : يوسفي غروي، محمدهادي؛ مترجم جواد سليماني    جلد : 1  صفحه : 160
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست