مىزيسته است، بعلاوه نه سال از دوران امامت امام كاظم عليه
السّلام [متوفاى 148 ه] را درك نموده اما حتى يك حديث از آن بزرگوار به روايت أبى
مخنف مشاهده نشده است،[1] علماى رجال
شيعه همچون كشى و نجاشى و شيخ طوسى در مورد مذهب او سكوت كردهاند[2] و علامه تسترى پس از بحث پيرامون مذهب
أبى مخنف مىنويسد هيچ كس امامى بودن او را ذكر نكرده است[3] و نهايت سخنى كه در مورد او مىتوان
گفت آن است كه وى فردى غير متعصب و نزديك به مذهب ما بوده است[4] شايد بهمين خاطر بوده كه علماى أهل
سنت همچون ذهبى و دارقطنى و ابن معين روايات أبى مخنف را غير قابل وثوق و ضعيف دانستهاند[5] در حالى كه
در ميان علماى شيعه شيخ طوسى وى را از اصحاب ائمه عليهم السّلام شمرده[6] و نجاشى
منقولات او را اطمينانبخش دانسته و او را شيخ محدثين و راويان كوفه خوانده است.[7] يكى از
ارزشمندترين آثار أبى مخنف كتاب [مقتل الحسين] مىباشد كه به فرموده علامه تسترى
صحيحترين مقتل ابى عبد الله عليه السّلام به حساب مىآيد.[8] وى اين كتاب را تقريباً هفتاد سال پس
از واقعه عاشورا يعنى در دهه يكصد و سى هجرى نوشته است[9] و از آن رو كه خود جزو اهالى كوفه
مركز اخبار فاجعه عاشورا
[1] رك: به پژوهش محقق كتاب در مقدمه وقعة الطف، ص
18- 19.
[2] رك: رجال شيخ طوسى، 57 و فهرست شيخ طوسى، 155
و رجال نجاشى، 2/ 191.
[3] علامه تسترى، قاموس الرجال، تحقيق و نشر مؤسسه
نشر اسلامى، قم، چ دوم، 1417 ه ق، 8/ 619.