دست عقل و نظر را يكسره
از دامن طب و معالجات كوتاه ساختهاند و آن را فقط بر اساس و شالوده تجربيات و
مشاهدات بنا نهادهاند با آنكه عقل و تجربه هميشه ملازم هم بوده و خواهند بود.
اصولا در هيچ فنى بدون
اينكه كلياتى در آن ملاحظه كنند نميشود اصول و قواعدى در آن ترتيب داد، ممكن نيست
از آن بنفع جزئيات و مصاديق خارجى بهرهبردارى كرد، توجهى كه از كليات بجزئيات
مىشود و ارتباطى كه ميان كلى و جزئى برقرار ميگردد همان كار عقل و بنيروى انديشه
و خرد است.
علل بيماريها:
علل بيماريها را در تسلط
ميكربها و كمبود ويتامينها و املاح معدنى منحصر كردهاند و حال آنكه بالحسن و
العيان هزاران عوامل ديگر نيز هست كه بيماريها را پديد مىآورد و مهمتر از همهى
آنها عوارض روحى و اخلاقى است، ميگويند عوارض روحى نيز ناشى از كمبود املاح و
استيلاى ميكربها است ولى دليلى در دست ندارند كه موجب كمبود املاح و نفوذ ميكربها
خود عوارض اخلاقى نباشد و صرف اينكه بعضى از بيماران روانى با تزريقات معدنى مداوا
شدهاند دليل قاطعى نيست زيرا خيلى از بيماران روانى هم از همان نوع تزريقات
سختتر و خطرناكتر شدهاند.
ولى مع ذلك نميشود انكار
كرد كه بعضى از اختلالات روحى ناشى از كمبود ويتامينها و عوارض جسمى است