عافيت كامل حيات دائم
است، هيچ مرگى بدون مقدمه بيمارى و مرض حادث نمىگردد، پس مرگ عبارت است از انحراف
مزاج چونان كه زندگى عبارتست از اعتدال مزاج حتى كسانى كه بضربت و قتل و نظائر آن
ميميرند تا انحرافى در بدن آنها روى ندهد و تعادل وجود آنها را بر هم نزند مرگ
بسراغ آنها نخواهد رفت.
اكنون بايد ديد اين
تعادل را كى حفظ مىكند عافيت را كسى مىبخشد بعبارت ديگر حيات و زندگى را كدام
نيروئى عطا مىفرمايد.
قدما مىگفتند مزاج مركب
از چهار طبيعت است گرم و سرد و تر و خشك چونان كه بدن مركب از چهار ماده است خون و
بلغم و صفرا و سوداء، هر يك از اين چهار ماده كم يا زياد شود طبيعت از اعتدال
بيرون مىرود و در نتيجه نظم مزاج بهم خواهد خورد امروز معتقدند كه اعتدال بدن را
تعادل و توازن ويتامينها حفظ مىكند هر كدام از آنها كم شود يا نسبت بديگران زياد
گردد نظم بدن از دست مىرود براى اينكه اين تعادل محفوظ بماند اول بايد ديد عناصر
واقعى تركيبى بدن و مزاج چيست آيا همينها است كه تاكنون كشف شده يا غير از اينها
است و يا مواد ديگرى باضافه اينها است