حار دارد طالب بارد و سردى است و آنكه صاحب مزاج رطوبى است
خواهان غذاى خشك مىباشد به بيان ديگر طبيعت هر كس متمايل بنوعى از غذا است كه از
همان نوع در مزاج شخص كمبود پيدا كرده باشد.
اين طلب و خواهش نامش
هوس است.
همان طور كه شخص هنگام
كمبود غذا و خالى شدن معده گرسنه مىشود و خواهش طعام ميكند و هنگام تشنگى كه
كمبود رطوبت بدن و كبد است تمناى آب، وقتى هم يكى از عناصر تركيبى وجود او كمبود
پيدا كرد ميل انسان بخوردن چيزى كه داراى همان ماده و عنصر باشد تحريك مىشود و آن
را طلب ميكند چيزى كه هست اگر قبلا از همان غذا خورده باشد بكيفيتى كه حافظه آن را
ضبط كرده باشد بمحض اينكه هوس تحريك شد براهنمائى حافظه مستقيما بسراغ همان غذا
ميرود.
چنان كه با آن نوع غذا
آشنائى نداشت ساير حواس مخصوصا ذائقه و شامه آن را ميان اشياء حتى خاك و ذغال و
توتون و غيره جستجو ميكند بسا هست كه آن را در ميان غير خوراكى پيدا كند با كمال
بىقرارى آن را بهر وسيله كه باشد جذب بدن ميكند زنان آبستن غالبا بهمين سرنوشت
مبتلا مىشوند.
پس براى آنكه بغير
خوراكيهاى سالم و مفيد رغبتى نكنيم نيكو است بدن را با خوراكهاى متنوع مناسب آشنا
كنيم از هر غذاى سالمى مكرر بمقدارى كه در ذهن صورت آن غذا بماند مصرف كنيم.