به قبول وى نمىشد.
پس ابن عباس در پاسخش سرود:
كذبت و لكن مثلك اليوم فاسق
على امركم يبغى لنا الشّرّ و العزلا ...
دروغ گفتى، اما امروز داورى بىارزش چون تو تبهكارى براى ما شرّ و معزولى (مولايمان) را به بار آورده است.
ادعا مىكنى كه اين كار نيرنگى بوده است كه تو به او زدهاى (و كارگر افتاده) و هر سخن ديگرى در باره شما زيادى است.
سوگند به پروردگار كعبه كه آئين شما به راهى بر خلاف دين پاك و عادلانه مصطفى در افتاد.
با دوستداران پيامبر و آن كس كه چون خود اوست[1] دشمنى ورزيديد، شما را چه شد كه سوابق و برترى او را در اسلام ناديده گرفتيد؟
سوگند به پروردگار كعبه، شما پليدترين كسانيد كه بر روى زمين، پوشيده پا يا برهنه پاى، (از توانگر و درويش) گام مىزنند.
حيله كرديد، و حيلهگرى خوى و خصلت شماست چنان (رذيلانه) كه گويى شما را دودمان و تبار و نسل والايى[2] نبوده است.
[طواف ابو موسى پيرامون كعبه پس از داورى]
راوى گويد:
ابو موسى راهى مكّه شد و به طواف خانه كعبه پرداخت.
نصر گويد: عمر بن سعد، از محمد بن اسحاق، از طاوس برايم روايت كرد كه گفت:
هنگامى كه ابو موسى گرد كعبه مىگشت به او گفتم: آيا اين همان فتنهايست كه خبرش را شنيده بودم؟ گفت: اى برادرزاده من، اين فقط يك چشمه از چشمههاى
[1] مراد على عليه السلام است.- م.
[2] متن به تصحيح قياسى« كأن لم يكن حرثا و أن لم يكن نسلا» و در اصل[ فان لم يكن حرثا].