responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : پيكار صفين (ترجمه وقعة صفين) نویسنده : نصر بن مزاحم؛ مترجم پرويز اتابکي    جلد : 1  صفحه : 764

فتنه است، چه بر سرتان آيد آنگاه كه گران گردونه آن به تمامى به گردش در آيد؟

هر كس را كه بر سر راهش قرار گيرد نابود كند و در هم درنوردد و چون امواج فتنه به هم بر آيد هر كس را كه در درياى بلايش بجنبد، به كام هلاك كشد.

شعر هيثم در باره داورى‌

و هيثم بن اسود نخعى سرود:

لمّا تداركت الوفود بأذرح‌

و بأشعريّ لا يحلّ له الغدر[1] ...

چون هيئتهاى نمايندگى را به اذرح و نزد اشعرى، آن كس كه ناپيمانى را روا نمى‌شمرد، گسيل داشتند، وى امانت خود را به درستى پرداخت و به شرطى كه نهاده بود وفا كرد، ولى عمرو منحرف گشت و راه مكر و نيرنگ را پيمود[2].

اى عمرو اگر وجدان خود را قاضى كنى اعتراف خواهى كرد كه تن به ذلّت سپرده‌اى و اين پيروزى كاميابى واقعى نبوده است.

عمرو قرآن را ترك كرد و تأويل خطا كرد[3] و شكّ و شبهه در پيوست زيرا حكومت مصر را به وى وعده داده بودند.

[در آمدن گروهى از صحابه نزد على‌]

نصر گفت: در حديث عمر بن سعد آمده است:

عبد اللّه بن عمر و سعد بن ابى وقّاص و مغيرة بن شعبه با گروهى از مردم كه با على همراهى نكرده بودند بر او وارد شدند و سهم خود را (از بيت المال) مطالبه كردند- اينان هم در جنگ جمل و هم در پيكار صفّين در يارى به على دست نگاه داشته و خود را عقب كشيده بودند- على به ايشان گفت: چه چيز شما را بر آن‌


[1] اين مصراع در اصل همين گونه آمده و در معجم البلدان‌[ و فى اشعرى لا يحلّ له الغدر- همراه با اشعرى ...] كه مصراع به اين روايت در بحر طويل است و ديگر ابيات در بحر كامل.

[2] متن به تصحيح قياسى« و صبا، فاصبح غادرا عمرو» و در اصل‌[ و سما فاصبح ...] و در معجم البلدان به جاى آن‌[ عنه و اصبح ...].

[3] متن از روى معجم البلدان« ترك القرآن فما تأوّل آيه» و در اصل‌[ ترك القرآن فاوّل ...].

نام کتاب : پيكار صفين (ترجمه وقعة صفين) نویسنده : نصر بن مزاحم؛ مترجم پرويز اتابکي    جلد : 1  صفحه : 764
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست