پرچم سرخى كه سايهاش به
اهتزاز در آمده از آن كيست؟- كه چون گويى آن را پيش بر، حضين پيش مىبردش.
آن را در ميانه صفوف پيش
مىبرد، بدانجا كه گودالهاى پر خطر است،- و مرگ مىبارد و خون مىفشاند.
چون بزرگ روز نبرد در
رسد او را بينى كه دليرانه از عزّت و شرف دفاع مىكند.
خداوند گروهى را كه در
برخورد خويش، به سخت كوشى و آزادگى[3]-
پايدارى كردند پاداش نيك دهد كه چه پاكدامن و بزرگوارند.
آنان كه چون به جنگ
خوانده شدند و شيهه اسبان از هر سو برخاست، به خردمندى و پايدارى در ايستادند،
يعنى: ربيعه، كه اهل ياورى و امدادگرى هستند، و چون انبوه سپاه دشمن را ببينند به
سختكوشى درايستند، (قبايل) «عكّ» و «لخم» و «حمير» گرفتار مذحج[4] آمدند كه
چندان پاى فشرد كه خون از خون نمىگسست، و تيره «جذام» بر تيره «يال»[5] مذحج بانگ
زدند:
واى بر شما، خدايتان
كيفر بد دهد، كدامين يك از ما جفا كرده است؟
[1] در اصل[ حصين، با صاد] آمده و درستش با ضاد
است- آنچه در صفحه 390 گذشت.
[2] در اصل و شنهج[ حصين]، متن از روى طبرى( 6:
20)« حضين».
[3] متن« لدى البأس حرا ...» و در روايت طبرى[
لدى الموت قوما ... در برابر مرگ، قومى هستند ...].
[4] عكّ و لخم و حمير نام قبايلى است كه در سپاه
شام در قبيله مذحج از سپاه عراق قرار داشتند.- م.
[5] تيره جذام و يال هر دو از تيرههاى قبيله مذحج
هستند كه در جنگ صفّين تيره نخست پايدارى كرد و تيره دوم گريخت.- م.