responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : پيكار صفين (ترجمه وقعة صفين) نویسنده : نصر بن مزاحم؛ مترجم پرويز اتابکي    جلد : 1  صفحه : 392

[پرچم حضين بن منذر]

نصر، از عمرو بن شمر، گفت:

حضين‌[1] بن منذر- كه آن روز نوجوانى بود- با پرچم خود پيشروى مى‌كرد. سدّى گفت: پرچمش به رنگ سرخ بود.

على را پيشروى و پايدارى دليرانه او خوش آمد و (به شعر) گفت:

لمن راية حمراء يخفق ظلّها

اذا قيل قدّمها حضين‌[2] تقدّما ...

پرچم سرخى كه سايه‌اش به اهتزاز در آمده از آن كيست؟- كه چون گويى آن را پيش بر، حضين پيش مى‌بردش.

آن را در ميانه صفوف پيش مى‌برد، بدانجا كه گودالهاى پر خطر است،- و مرگ مى‌بارد و خون مى‌فشاند.

چون بزرگ روز نبرد در رسد او را بينى كه دليرانه از عزّت و شرف دفاع مى‌كند.

خداوند گروهى را كه در برخورد خويش، به سخت كوشى و آزادگى‌[3]- پايدارى كردند پاداش نيك دهد كه چه پاكدامن و بزرگوارند.

آنان كه چون به جنگ خوانده شدند و شيهه اسبان از هر سو برخاست، به خردمندى و پايدارى در ايستادند، يعنى: ربيعه، كه اهل ياورى و امدادگرى هستند، و چون انبوه سپاه دشمن را ببينند به سخت‌كوشى درايستند، (قبايل) «عكّ» و «لخم» و «حمير» گرفتار مذحج‌[4] آمدند كه چندان پاى فشرد كه خون از خون نمى‌گسست، و تيره «جذام» بر تيره «يال»[5] مذحج بانگ زدند:

واى بر شما، خدايتان كيفر بد دهد، كدامين يك از ما جفا كرده است؟


[1] در اصل‌[ حصين، با صاد] آمده و درستش با ضاد است- آنچه در صفحه 390 گذشت.

[2] در اصل و شنهج‌[ حصين‌]، متن از روى طبرى( 6: 20)« حضين».

[3] متن« لدى البأس حرا ...» و در روايت طبرى‌[ لدى الموت قوما ... در برابر مرگ، قومى هستند ...].

[4] عكّ و لخم و حمير نام قبايلى است كه در سپاه شام در قبيله مذحج از سپاه عراق قرار داشتند.- م.

[5] تيره جذام و يال هر دو از تيره‌هاى قبيله مذحج هستند كه در جنگ صفّين تيره نخست پايدارى كرد و تيره دوم گريخت.- م.

نام کتاب : پيكار صفين (ترجمه وقعة صفين) نویسنده : نصر بن مزاحم؛ مترجم پرويز اتابکي    جلد : 1  صفحه : 392
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست