نام کتاب : ترجمه اصول کافي شيخ کليني نویسنده : مصطفوى، سيد جواد جلد : 1 صفحه : 4
نگهدار برميگماشت، همه بحق هدايت ميكردند و بحق حكم مينمودند،
ايشان حجتهاى خدا و خوانندگان بسويش و سرپرستان خلقش بودند تا بندگان برهبرى آنان
ديندارى كنند، و شهرها بنور علم ايشان روشن باشند، خدا ايشان را مايه زندگى مردم و
چراغهاى تاريكى و كليدهاى سخنورى و اركان اسلام قرار داد و نظام اطاعت و تماميت
دستور واجب خويش را در احكامى كه معلوميت، پذيرفتن از ايشان و در آنچه نامعلوم
است، ارجاع دادن بآنها مقرر داشت و پيشدستى كردن ديگران را در اعتقاد بآنچه
نميدانند و انكار آنچه ميدانند غدقن نمود، چون اراده فرمود هر كه را از مخلوقش
بخواهد از پيش آمدهاى تاريك و مجهولات پوشيده دستگيرى كند، درود خدا بر محمد و
خاندان نيكش كه خدا پليدى را از آنها شسته و بخوبى پاكشان فرمود.
اما بعد: اى برادر! آگاه
شدم از آن شكايت كه نسبت بمردم زمان ما نمودى كه ايشان بر نادانى با هم سازش نموده
و در آبادانى راه جهالت همدست و كوشايند تا آنجا كه نزديكست دانش بكلى از ايشان
رخت بربندد و ريشهكن گردد، چون ايشان بر اعتماد بجهل و تباه ساختن دانش و دانشمند
خرسند گشتهاند و پرسيدى كه آيا رواست مردم بر نادانى بپايند و از روى گمان بدين
دل خوش كنند. چون در ظاهر بدين اسلام گرويدهاند ولى مقرراتش را بطور دلخواه و
عادت و تقليد از پدران و نياكان و بزرگان باور كرده و در مطالب مهم و غير مهم بعقل
خود اعتماد ميكنند.
پس بدان اى برادر- كه
خدايت رحمت كناد:- خداى تبارك و تعالى بسبب هوش و عقلى كه در خلقت بندگانش آميخت
ايشان را از چارپايان ممتاز ساخت و شايسته امر و نهى فرمود و آنها را دو
نام کتاب : ترجمه اصول کافي شيخ کليني نویسنده : مصطفوى، سيد جواد جلد : 1 صفحه : 4