responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه اصول کافي شيخ کليني نویسنده : مصطفوى، سيد جواد    جلد : 1  صفحه : 385

در رفت و آمد بود، در صورتى كه ميدانست ابن ملجم- لعنه اللَّه- او را با شمشير ميكشد و اقدام بچنين كارى جايز نيست.

امام فرمود: آنچه گفتى درست است ولى خودش اختيار فرمود كه در آن شب مقدرات خداى عز و جل اجرا شود.

توضيح‌

- در باره كلمه «خير» كه در جمله اخير روايت بيان شده است، مرحوم مجلسى (ره) دو نسخه بدل ذكر ميكند: 1- حير 2- حين. بنا بر اول معنى جمله اينست:

ولى حضرت در آن شب فراموش كرد و غفلت نمود، تا مقدرات خدا اجرا شود. و بنا بر نسخه دوم:

ولى وفات آن حضرت در آن شب معين شده بود، تا مقدرات خداى عز و جل اجرا شود. و خود مجلسى (ره) نسخه اول را قبول نميكند زيرا مخالف با روايات ديگر است ولى نسخه دوم را واضحتر و روشنتر از همه مى‌داند و سپس توضيح مى‌دهد كه:

اصل اشكال و اعتراض در اينجا اينست كه: حفظ نفس بحكم عقل و شرع واجبست و جايز نيست كه انسان خود را بهلاكت اندازد، پس چرا على عليه السلام آن شب بمسجد رفت، آنگاه در مقام جواب ميفرمايد: و چه خوب ميفرمايد.

كسى كه مقدرات خدا و علل اسباب آنها را نميداند، ميتواند از آنها دورى و اجتناب ورزد و باجتناب مكلف شود، اما كسى كه بجميع حوادث و پيش آمدها عالمست، چگونه ممكن است او را باجتناب و دورى از آن مكلف نمود. اگر چنين تكليفى ممكن باشد، لازم آيد كه هيچ يك از مقدرات نسبت باو واقع نشود، پس امامان ما عليهم السلام بجميع حوادث و بلاهائى كه بر آنها واقع مى‌شود عالمند و تكليف هم ندارند كه طبق اين علم عمل كنند و از آن بلاها اجتناب و دورى ورزند، چنان كه پيغمبر و امير المؤمنين صلّى اللَّه عليهما منافقين را ميشناختند و از عقايد فاسد آنها آگاه بودند، ولى مكلف نبودند كه از آنها دورى كنند و با آنها معاشرت و ازدواج ننمايند يا آنها را بكشند و يا طرد كنند تا زمانى كه عمل موجب قتل و طرد از آنها مشاهده نشود.

همچنين امير المؤمنين صلوات اللَّه عليه با آنكه ميدانست كه در ظاهر بر معاويه ظفر نميكند و ميدانست كه معاويه پس از وى خلافت ميكند، ولى از جنگيدن با او كوتاهى نفرمود، بلكه نهايت كوشش را بكار برد تا شهيد گشت و خود آن حضرت خبر ميداد كه من كشته ميشوم و پس از من معاويه بر شيعيانم تسلط پيدا ميكند و همچنين امام حسين عليه السلام ميدانست كه اهل عراق با او پيمان‌شكنى ميكنند و خود او با اولاد و اصحابش كشته مى‌شود و بارها از اين مطلب خبر ميداد ولى از جانب خداوند متعال مكلف نبود كه بعراق نرود و جان خود را حفظ كند.

نام کتاب : ترجمه اصول کافي شيخ کليني نویسنده : مصطفوى، سيد جواد    جلد : 1  صفحه : 385
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست