نام کتاب : ترجمه اصول کافي شيخ کليني نویسنده : مصطفوى، سيد جواد جلد : 1 صفحه : 382
و آينده را بداند و پنهان شدن كنيز را در اتاق نداند و ما
مىتوانيم طبق فرمايش جناب مجلسى (ره) در وجه اول، كلام آن حضرت را بمعنى حقيقى و
مطابقيش حمل نمائيم و بامام عليه السلام نسبت تورية و تجوز ندهيم و افتخار كنيم
بچنين رهبرانى كه واقع و حقيقترا بدون پرده مىگويند تا مردم آنها را بشئون حقيقى
خود بشناسند و در باره آنها غلو و مبالغه نكنند زيرا دليلى نداريم كه دانستن
مخفىگاه كنيز از شئون امام و خارج از قوانين عادى و طبيعت بشرى بوده و دانستن آن
از طريق معجزه و خرق عادت براى امام لازم باشد، چون اگر بناى معجزه و خرق عادت
مىبود، امام در مسند خود مينشست و امر ميفرمود تا كنيز در هر مكانى كه هست بطرف
او كشيده شود، چنانچه در موقعى كه از پيغمبر معجزه خواستند و اثبات نبوت متوقف بر
آن بود، بدرخت امر فرمود تا پيش آمد و نيز منافاتى ندارد كه بگوئيم پيغمبر كه علوم
اولين و آخرين را داراست زمانى را كه در جنگ احد سنگ دشمن بطرف دندان مباركش
مىآمد نميدانست زيرا اگر بنا بود در جنگها با علم غيب كار كند، يكنفر كشته
نمىداد و از كفار هم يكنفر باقى نمىگذاشت و در نتيجه براى او شأن و مقامى نبود
كه با نيروى علم غيب بر دشمن پيروز شود، اينست كه قرآن كريم از قول او ميفرمايد
(188 سوره 7) «اگر من غيب مىدانستم سود بسيارى ميبردم و بدى بمن نمىرسيد».
حاصل سخن آنكه پيغمبر و
امام عليهم السلام علم غيب و شهود و هر چه را كه ميدانند. علم ذاتى نيست، بلكه همه
با عطاء و بخشش خداى تعالاست و خدا هم هر چه را صلاح بداند و مطابق شئون و مأموريت
آنها باشد بايشان عنايت مىكند تا براى رهبرى بشر روى زمين آمادگى داشته باشند اما
تفصيل جزئيات و مصاديق آنها و اينكه چگونه مطالبى را خدا بآنها الهام مىكند و
چگونه مطالبى را از آنها باز ميگيرد و بخود اختصاص مىدهد بر ما معلوم نيست و شايد
بر خود آنها هم معلوم نباشد وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ.
ائمة عليه السلام هر
گاه خواهند بدانند، بدانند
1-
امام صادق عليه السلام
فرمود: امام هر گاه خواهد بداند، بداند.
2-
و فرمود: امام هر گاه
خواهد بداند، بوى اعلام شود.
نام کتاب : ترجمه اصول کافي شيخ کليني نویسنده : مصطفوى، سيد جواد جلد : 1 صفحه : 382