نام کتاب : ترجمه اصول کافي شيخ کليني نویسنده : مصطفوى، سيد جواد جلد : 1 صفحه : 381
2- (آيه 20 سوره يونس) إِنَّمَا الْغَيْبُ لِلَّهِ «غيب را تنها
خدا ميداند».
3- (آيه 67 سوره نمل) قُلْ لا
يَعْلَمُ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ الْغَيْبَ إِلَّا اللَّهُ «بگو كسى در
آسمانها و زمين غيب نداند جز خدا».
4- رواياتى كه بدين
مضمون در سابق ذكر شد و اين علم را بنام علم مخزون يا مكنون ناميدند، مانند روايات
367 و 373 و 653 و 656.
دوم- معلوماتى كه از نظر
نوع مردم پنهان و پوشيده است و تنها عده كمى كه فراست و كياست ذاتى دارند آن امور
را ميفهمند و از آينده خبر ميدهند و همان طور هم واقع مىشود، مانند پيش بينىهاى
بعضى از علماء سياست و اقتصاد و مرتاضين و تعبير خوابهاى ابن سيرين و تفرسات و
داستانهائى كه از اياس قاضى القضات معروف قرن دوم در تاريخ مذكور است.
اين قسم اگر چه از لحاظ
لغت مشمول علم غيب باشد ولى از نظر قرآن و حديث داخل در علم غيب نيست، زيرا غيب در
لسان قرآن و حديث آنست كه ما غاب عن الخلق علمه و خفى مأخذه- منهاج البراعة ج 8 ص
213- «علمش از مخلوق پوشيده و راه وصولش پنهان باشد» و لذا مىبينم كه ماده «غيب»
در 58 مورد از قرآن و 69 مورد از نهج البلاغه ذكر شده است و در هيچ موردى باين
معنى استعمال نشده است.
سوم- اموريست كه ميان
اين دو قسم قرار دارد، و آن اموريست كه نه مردم آنها را مىدانند و نه مختص بخداست
اين گونه امور را بمقدارى كه خداى تعالى صلاح بداند و در هر زمان و مكانى كه حكمتش
اقتضا كند، بملائكه و پيغمبران و ائمه صلوات اللَّه عليهم اجمعين اطلاع ميدهد و
مقدارش براى پيغمبران و ائمه چنانچه در حديث 637 گذشت باندازه احتياج بشر روى زمين
است، زيرا خدا ايشان را براى راهنمائى بشر انتخاب فرموده و براى اينكه هر كس هر
گونه سؤالى از امر دين و معارف و اخلاق و توحيد و معاد از ايشان بنمايد جواب گويند[1] واحدى در روى
زمين داناتر از ايشان نبوده و كلمه «نمىدانم» در قاموس زندگى آنها نبوده باشد.
خداوند حكيم هم وسيله و
ابزار اين مأموريت را در اختيار ايشان گذاشته است چنانچه جناب عزرائيل را كه براى
قبض ارواح معين فرموده، بايد آجال و هنگام مردن مردم را در اختيار او گذارده و باو
اطلاع دهد و همچنين فرشتگان ديگرى را كه براى هر كارى معين كرده، علم مربوط بآن
كار را در اختيار ايشان خواهد گذاشت.
و خلاصه بهر كس معلوماتى
طبق شئون و مأموريتش مىدهد، اگر خواننده محترم در گفته ما درست دقت كند و اگر
نفهميد از دانشمندان فهميده بپرسد ميداند كه هيچ منافاتى ندارد كه امام عليه
السلام تمام علوم گذشته
[1] اين مطلب در ذيل حديث 540 بيان شد و در اينجا
مىافزائيم كه پاسخ دادن بسؤالى لازمست كه بقصد تفهم و تدبر باشد و براى سائل سودى
دنيوى يا اخروى داشته باشد و نيز سائل استعداد فهم جوابش را داشته و براى شنوندگان
ديگر زيانى نداشته باشد.
نام کتاب : ترجمه اصول کافي شيخ کليني نویسنده : مصطفوى، سيد جواد جلد : 1 صفحه : 381