نام کتاب : ترجمه اصول کافي شيخ کليني نویسنده : مصطفوى، سيد جواد جلد : 1 صفحه : 379
داريد و علم غيب را بشما نسبت ندهيم [؟].
فرمود: اى سدير! مگر تو
قرآن را نميخوانى؟ عرضكردم: چرا، فرمود: در آنچه از كتاب خداى- عز و جل-
خواندهئى؟ اين آيه (40 سوره 27) را ديدهاى؟ «مرديكه بكتاب دانشى داشت؛ گفت: من
آن را پيش از آنكه چشم بهم زنى نزد تو آورم» عرضكردم: قربانت گردم، اين آيه را
خواندهام. فرمود: آن مرد را شناختى و فهميدى چه اندازه از علم كتاب نزد او بود؟ عرضكردم:
شما بمن خبر دهيد. فرمود: باندازه يك قطره آب نسبت بدرياى اخضر (بحر محيط)
عرضكردم: قربانت گردم، چه كم!! فرمود: اى سدير! چه بسيار است آن مقدارى كه خداى عز
و جل نسبت داده است بعلمى كه اكنون بتو خبر ميدهم [چه بسيار است آن مقدار براى كسى
كه خداى عز و جل او را بعلمى كه اكنون بتو خبر ميدهم نسبت نداده است].
اى سدير! باز در آنچه از
كتاب خداى عز و جل خواندهئى اين آيه (43 سوره 13) را ديدهئى؟
«بگو (اى محمد) گواه
بودن خدا و كسى كه علم كتاب نزد اوست ميان من و شما بس است» (كسى كه علم كتاب نزد
اوست على و امامان از فرزندان او ميباشند چنانچه در حديث 493 گذشت) عرضكردم:
قربانت، اين آيه را هم
خواندهام. فرمود: آيا كسى كه تمام علم كتاب را ميداند بافهمتر است يا كسى كه بعضى
از آن را ميداند؟ عرضكردم: نه، بلكه كسى كه تمام علم كتاب را ميداند آنگاه حضرت با
دست اشاره بسينهاش نمود و فرمود: بخدا تمام علم كتاب نزد ماست، بخدا تمام علم
كتاب نزد ماست.
شرح
- عبارتى را كه ميان دو
قلاب [] ذكر نموديم، مطابق نسخه كتاب «بصائر الدرجات» است
نام کتاب : ترجمه اصول کافي شيخ کليني نویسنده : مصطفوى، سيد جواد جلد : 1 صفحه : 379