responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه اصول کافي شيخ کليني نویسنده : مصطفوى، سيد جواد    جلد : 1  صفحه : 242

اين جوان- يعنى هشام بن حكم- صحبت كن، گفت حاضرم، سپس بهشام گفت: اى جوان در باره امامت اين مرد از من بپرس، هشام (از سوء ادب او نسبت بساحت مقدس امام (ع) خشمگين شد بطورى كه ميلرزيد، سپس بشامى گفت: اى مرد آيا پروردگارت بمخلوقش خير انديش‌تر است يا مخلوق بخودشان، گفت بلكه پروردگارم نسبت بمخلوقش خير انديش‌تر است، هشام- در مقام خيرانديشى براى مردم چه كرده است؟ شامى- براى ايشان حجت و دليلى بپا داشته تا متفرق و مختلف نشوند و او ايشان را با هم الفت دهد و ناهمواريهاشان را هموار سازد و ايشان را از قانون پروردگارشان آگاه سازد- هشام- او كيست؟

شامى رسول خدا (ص) است. هشام- بعد از رسول خدا (ص) كيست؟ شامى- قرآن و سنت است. هشام- قرآن و سنت براى رفع اختلاف امروز ما سودمند است؟ شامى- آرى. هشام پس چرا من و تو اختلاف كرديم و براى مخالفتى كه با تو داريم از شام باينجا آمدى! شامى خاموش ماند، امام صادق عليه السلام باو گفت چرا سخن نميگوئى، شامى گفت: اگر بگويم قرآن و سنت از ما رفع اختلاف ميكنند باطل گفته‌ام زيرا عبارات كتاب و سنت معانى مختلفى را متحمل است (چند جور معنى مى‌شود) و اگر بگويم اختلاف داريم و هر يك از ما مدعى حق ميباشيم، قرآن و سنت بما سودى ندهند (زيرا كه هر كدام از ما آن را بنفع خويش توجيه ميكنيم) ولى همين استدلال بر له من و عليه هشام است، حضرت فرمود: از او بپرس تا بفهمى كه سرشار است، شامى- اى مرد: كى بمخلوق خيرانديشتر است: پروردگارشان يا خودشان! هشام پروردگارشان از خودشان خيرانديشتر است. شامى- آيا پروردگار شخصى را بپا داشته است كه ايشان را

نام کتاب : ترجمه اصول کافي شيخ کليني نویسنده : مصطفوى، سيد جواد    جلد : 1  صفحه : 242
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست