نام کتاب : ترجمه اصول کافي شيخ کليني نویسنده : مصطفوى، سيد جواد جلد : 1 صفحه : 163
نموده كه چون مخلوق را آفريد و پرستش و آزمايششان را خواست،
ايشان را دعوت كرد كه او را بآن نامها بخوانند، پس خود را شنوا، بينا، توانا،
قائم، گويا، آشكار، نهان، لطيف، آگاه، قوى، عزيز، حكيم، دانا و مانند اينها ناميد
و چون بدخواهان تكذيبكننده اين اسماء را ملاحظه كردند و از طرفى از ما شنيده
بودند كه از خدا خبر ميداديم كه چيزى مانند او نيست و مخلوقى حالش چون او نباشد
گفتند: شما كه عقيده داريد خدا مانند و نظيرى ندارد پس چگونه در اسماء حسناى خدا
خود را شريك او ساختيد و همه را نام خود پذيرفتيد، اين خود دليل است كه شما در
تمام يا بعض حالات مانند خدا هستيد زيرا نامهاى خوب را براى خودتان هم جمع كرديد.
ما بآنها جواب گوئيم
همانا خداى تبارك و تعالى بندگانش را باسمائى از اسماء خويش با اختلاف معانى الزام
نموده است، چنان كه يك اسم دو معنى مختلف دارد، دليل بر اين مطلب گفته خود مردمست
كه نزد آنها پذيرفته و مشهور است و خدا هم مخلوقش را بهمان گفته خطاب كرده و بآنچه
ميفهمند با آنها سخن گفته تا نسبت بآنچه ضايع كردند حجت بر آنها تمام باشد، گاهى
بمردى گفته مىشود: سگ، خر، گاو، شيلم، تلخ، شير، تمام اينها بر خلاف حالات مرد
است، و اين اسامى بمعانى كه براى آنها نهاده شده بكار نرفته است، زيرا انسان نه
شير است و نه سگ، اين را بفهم خدايت بيامرزد، خدا هم كه عالم ناميده مىشود،
بواسطه علم حادثى نيست كه چيزها را بآن داند و بر نگهدارى امر آيندهاش و تفكر در
آنچه آفريند و تباه كند آنچه را از مخلوقش نابود كرده استعانت جويد كه اگر اين
نام کتاب : ترجمه اصول کافي شيخ کليني نویسنده : مصطفوى، سيد جواد جلد : 1 صفحه : 163