نام کتاب : ترجمه اصول کافي شيخ کليني نویسنده : مصطفوى، سيد جواد جلد : 1 صفحه : 147
يكتا معنى است، معانى زياد و مختلفى ندارد (علم و قدرت و ساير
صفاتش همه بذاتش بر ميگردند بلكه عين ذاتند (عرضكردم مردمى از اهل عراق معتقدند كه
او ميشنود بوسيله غير آنچه مىبيند و مىبيند بوسيله غير آنچه ميشنود، فرمود دروغ
گفتند و از دين منحرف شدند و خدا را تشبيه كردند- خدا برتر از آنست- خدا شنوا و
بيناست، ميشنود بآنچه ميبيند و مىبيند بآنچه ميشنود، عرضكردم: آنها عقيده دارند
كه خدا بيناست بهمان معنائى كه آنها از بينائى تعقل ميكنند فرمود: خداى برتر است،
تعقل شود هر چيز كه بصفت مخلوق باشد و خدا چنين نيست (معنائى كه آنها از بينائى
تعقل ميكنند اينست كه ديدن با عضوى مانند چشم صورت گيرد و قوه بينائى انسان غير از
خود انسان است ولى بينائى خدا اين گونه نيست زيرا اولا خدا از عضو و تركيب منزه
است و ثانيا قوه بينائى او هم عين خود اوست).
2-
امام صادق بزنديقى كه
بآن حضرت عرض كرد: آيا خدا شنوا و بيناست؟ فرمود: خدا شنوا و بيناست شنواست بدون
عضو، بيناست بدون ابزار، بلكه بذات خود ميشنود و بذات خود ميبيند و اينكه گويم
بذات خود ميشنود معنيش اين نيست كه او چيزيست و ذات چيز ديگر، ولى چون تو از من
پرسيدى براى فهمانيدن بتو خواستم آنچه در دل دارم بلفظ آورم، پس ميگويم خدا ميشنود
بتمام ذاتش ولى نه بآن معنى كه ذاتش بعض و پاره داشته باشد چنان كه تمام ما داراى
بعض است بلكه مقصودم فهماندن بتو و تعبير از ضميرم بود و بازگشت سخنم باينست كه او
شنوا، بينا: دانا: آگاهست بدون آنكه ذات و صفتش اختلاف و كثرت پيدا كند (براى اين
جمله در حديث 308 توضيح كامل مىآيد).
نام کتاب : ترجمه اصول کافي شيخ کليني نویسنده : مصطفوى، سيد جواد جلد : 1 صفحه : 147