responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه اصول کافي شيخ کليني نویسنده : مصطفوى، سيد جواد    جلد : 1  صفحه : 104

آن را بوى داد امام (ع) فرمود: اى ديصانى اين تخم سنگريست پوشيده كه پوست كلفتى دارد و زير پوست كلفت پوست نازكى است و زير پوست نازك طلائى است روان و نقره‌ايست آب شده كه نه طلاى روان به نقره آب شده آميزد و نه نقره آب شده با طلاى روان درهم شود و بهمين حال باقى است، نه مصلحى از آن خارج شده تا بگويد من آن را اصلاح كردم و نه مفسدى درونش رفته تا بگويد من آن را فاسد كردم و معلوم نيست براى توليد نر آفريده شده يا ماده، ناگاه ميشكافد و مانند طاوس رنگارنگ بيرون ميدهد آيا تو براى اين مدبرى در مييابى، ديصانى مدتى سر بزير افكند و سپس گفت: گواهى دهم كه معبودى جز خداى يگانه بى‌شريك نيست و اينكه محمد بنده و فرستاده اوست و تو امام و حجت خدائى بر مردم و من از حالت پيشين توبه‌گزارم.

شرح‌

- جواب امام صادق عليه السلام در موضوع گنجيدن جهان در يك تخم مرغ مانند تمام سخنان و بيانات اين خانواده از معجزات كلام و محكمات استدلال و منطق است، پيداست كه سؤال ديصانى از يك امر غير ممكن و محال عقلى بوده است كه دانشمندان گويند قدرت خداوند بمحال تعلق نميگيرد و اين نقص از ناحيه امر محال است نه از ناحيه قدرت خدا، زيرا كه امر محال ذات و شيئيت ندارد تا شايسته باشد در دائره ممكن و موجود در آيد و مانند شريكست براى خدا كه قدرت نامتناهى خدا هم بايجادش تعلق نگيرد زيرا هر چه خدا خلق كند باز او مخلوقست و خداى خالق و شريك خدا نتواند بود، امام عليه السلام در جواب ديصانى اين مطلب را صريحا نفرموده و مثال بينائى ديده و منطبع شدن آنچه ميبينيد را در آن بيان فرموده است تا بطور كنايه و التزام دلالت داشته باشد بر اينكه اولا سؤال تو غلط و بيجاست چون هر كودكى ميفهمد كه آن نشدنى است ثانيا اگر ميخواهى كمال قدرت خدا را بدانى در اينكه من ميگويم بينديش كه در عين اينكه محال نيست از خوارق عادت و رقايق خلقت و دقايق نظام طبيعت است و ثالثا اگر گنجيدن دنيا را در تخم مرغ ميخواهى باين طريق كه من گفتم يعنى از راه انطباع و انعكاس ممكن است و خدا هم بر آن قدرت دارد و رابعا اگر خدا تخم- مرغ را مانند عدسى چشم قرار ميداد كه جهان در آن منعكس شود در نظام خلقت مصلحتى نداشت و فائده‌اى بر آن مترتب نبود آنچه بمصلحت بشر است بينائى چشم اوست باين طريق حيرت انگيز كه اختراع فرموده است. خلاصه اين 4 مطلب با وضوح و روشنى كامل بشرط اندكى دقت از اين حديث شريف پيداست و سؤال و جواب در اين حديث عينا مثل اينست كه شخصى از ديگرى بپرسد انسان ميتواند بهوا بپرد او جواب دهد انسان ميتواند هواپيما بسازد و در آن بنشيند و در هوا سير كند يعنى اولا سؤال تو غلط و بيجاست ثانيا اگر ميخواهى قدرت فوق العاده بشر را بدانى در ساختن هواپيما بينديش و ثالثا پرواز در هوا با

نام کتاب : ترجمه اصول کافي شيخ کليني نویسنده : مصطفوى، سيد جواد    جلد : 1  صفحه : 104
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست