وَ لا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إلَّا بِاللَهِ الْعَلِىِّ الْعَظِيمِ
امروز قصد داشتيم در بحث ولايت فقيه وارد بشويم؛ أمّا بعضى از آقايان
إشكالى نمودند بدينگونه كه:
طبق بياناتى كه درباره ولايت إمام و پيغمبر شد، و ولايت آنها در أمر
و نهى بطور إطلاق از آيات قرآن استفاده شد، «اگر إمام إنسان را أمر به معصيت كند،
چه صورت پيدا مىكند؟» لذا اينك به حلّ إشكال پرداخته مىگوئيم:
ولايت، تجلِّى است، و خدا أمر به معصيت نمىنمايد
اصولًا بايد اين مسأله را بشكافيم كه: مسير و ممشاى ولايت إمام
كجاست؟ و حقيقتش چيست؟ و أمر إمام چگونه است؟ و آيا پيغمبر و إمام أصلًا أمر به
معصيت مىكنند، و لو در موارد استثنائى؟ يا خير، مسأله غير از اين است؟ پس از آن
إن شآء الله وارد بحث ولايت فقيه خواهيم شد.
بايد بدانيم: هر جا كه ولايت إمام و ولايت معصوم بطور كلّى إطلاق
مىشود، همان نفس ولايت خداست؛ و جدائى و بَيْنونَتى بين آن دو، معنى ندارد.
ولايتى كه آنها دارند، خداوند به عنوان تفويض به آنها نداده است كه
از خود جدا كرده و به آنها داده باشد؛ و يا اينكه خودش ولايتى داشته باشد، و
ولايتى را هم مشابه ولايت خود به آنها داده باشد، به اين صورت كه دو ولايت