استفاده عموم مىشود؛ أمر هر چه مىخواهد
باشد، جزئى باشد يا كلّى، تشريعىّ باشد يا ولائىّ، امور شخصى باشد يا نوعى؛ وقتى
كه أمر خدا و رسول خدا آمد، بى چون و چرا بايد إنسان إطاعت كند.
خداوند علىّ أعلى در اين آيه مباركه إطاعت رسول را با إطاعت خود در
يك ميزان، و در يك سياق قرار داده است. حكم خدا و رسول خدا در يك سياق آمده است: إِذا قَضَى اللَّهُ وَ رَسُولُهُ.
و اين دلالت مىكند كه: أحكامى كه از رسول خدا صادر مىشود و قضاء و
حكمى كه مىكند، بسيار عالى است؛ و تالى تِلْوِ قضا خدا، بلكه عين قضا خداست. و
گفتيم فقط فرقش در اين است كه قضا خدا، آيات قرآن و أحكام كليّه است؛ و قضا رسول
خدا، أحكام جزئيّه و أوامر ولائيّه است؛ و إلّا هيچ تفاوتى نيست.
زمانى كه خدا و رسول خدا أمر كنند، اختيار از تمام امّت، مِنَ الْمُؤْمِنِينَ
وَ الْمُؤْمِنَات، ساقط است. و آنها «خِيَرَة» يعنى اختيار، در مقابل خدا و رسولِ
او ندارند. إرادهاى در مقابل إراده او ندارند. حكم رسول خدا، حكم خداست، در إحكام
و مِتَانت و استقامت.