أئمّه و پيشوايان معصومند، و آياتى داريم كه
دلالت بر عصمت آن أفرادِ وُلَات مىكند) زيرا منصب نبوّت و عنوان پيغمبرى مُساوِقِ
عنوان ولايت و صاحب اختيارى و زمامدارى و قيادت نيست.
نبوّت حالتى است شخصى كه در بعضى از أفراد پيدا مىشود و بواسطه آن،
اتّصال به عالم غيب پيدا نموده، خداوند بر آنها وحى مىفرستد، و مطالبى را از عالم
بالا إدراك مىكنند. اين معنى نبوّت است. نَبِىّيعنى آن كسى كه خبر مىدهد؛ أعمّ
از اينكه داراى مأموريّتى براى قيادت و زمامدارى مردم باشد يا نباشد. ولى إمام
اينچنين نيست؛ إمام آن كسى است كه إمامت دارد، قيادت دارد، ولايت دارد، و أمر
مىكند، و نهى مىكند، و زمام اجتماع را در دست مىگيرد، و مردم را به مقام كمال
خودشان حركت مىدهد.
ما در قرآن مجيد آيهاى نداريم كه تمامى أنبياء عليهم السّلام إمام
بودهاند؛ و در بعضى آيات بر إمامت بعضى از آنان، تصريح شده است. مثلًا آيه: وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنا[1]؛ بعد از ذكر حضرت إبراهيم و لوط و حضرت إسحق و يعقوب؛ و آيه: وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنا[2]؛ بعد از ذكر حضرت موسى؛ كه ما از ميان بنى إسرائيل أئمّهاى را
برگزيديم.
و حضرت رسول أكرم صلَّى الله عليه و آله و سلَّم كه داراى مقام ولايت
بودهاند، نه به جهت نفس نبوّت آن حضرت، بلكه بدين جهت بود كه آن حضرت داراى مقام
إمامت بودهاند؛ يعنى رسول الله، هم إمام بودند و هم نبىّ؛ مانند حضرت إبراهيم
عليه الصَّلوة و السَّلام كه قرآن درباره ايشان مىفرمايد:
وَ إِذِ ابْتَلى إِبْراهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّي
جاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِماماً[3]
بعد از اينكه حضرت إبراهيم پيغمبر بود و خداوند به او وحى