بعضى از امور كه أبداً إنسان نبايد با زنان
مشورت كند؛ و صد در صد بايد با آنها مخالفت كرده و بر خلاف آراء آنها رفتار نمايد؛
مانند آنجائى كه قضيّه ناموس و حفظ حجاب و نگهدارى زن، و أمثال اين مسائل است.
چون طبيعت زن، طبيعت مُتَجَمِّل است؛ طبيعت جمال و إبراز جمال و خود
آرائى و خود نشان دادن است. هر زنى در طبع خودش دوست دارد خود را نشان بدهد؛ و اين
در مرد نيست. مرد ميخواهد عقل، فُتوّت، شَجاعت، علم، جاه، قدرت و سيطرهاش را نشان
بدهد. و محلّ و ميدان مَعارِك مردان در اينهاست.
أمّا محلّ معركه زنها در جمال است. هر زنى ميخواهد خودش را نشان
بدهد. جمال و شكل خود را نشان بدهد. و اگر جمال او در سرحدّ كمال نباشد، خود را به
أشياء زينتى آراسته و با أنواع لوازم آرايش تزئين مىنمايد تا اينكه جمال خود را
در حدّ نصاب بالا آورده، نشان بدهد. و اين غريزه زن است!
در دنيا يك زن پيدا نمىشود إلّا اينكه اينطور مىباشد. منتهى زنان
مؤمنه، اين غريزه را بر أساس قواى عقلانىّ و بر أساس دستورات دينىّ در حدّ اعتدال
تعديل مىكنند، و زنان ديگر در حدّ إفراط بكار مىبندند.
حال كه زنان داراى اين غريزه ميباشند، شما براى اينكه آنها را از
فساد و اختلاط با مردان، و آلوده شدن و تباهى و فساد نجات بدهيد، بايد در حفظ و
حراست آنها بسيار كوشا باشيد! نبايد به آنها إجازه بدهيد به خيال خود هر جائى كه
ميخواهند بروند؛ يا اينكه هر لباسى كه خود دوست دارند (لباسهاى نازك) بپوشند. چه،
رسول خدا نهى فرمود از اينكه مردى براى زنِ خود لباس نازك بخرد؛ و يا به آنان
إجازه دهد كه در حمّامهاى عمومى، يا در عروسيهاى عمومى شركت كنند. و اين بدين جهت
است كه آنها روى إحساسات و لذّات شهوانى رفتار مىكنند؛ و مىروند و فرسوده و تباه
ميشوند، مِنْ حَيْثُ إنَّهُنَّ لَا