كرد: يا رسول الله او در حال نماز است من
چطور او را بكشم؟! سپس به أمير المؤمنين عليه السّلام أمر فرمودند؛ عرضه داشت: آن
شخص رفته است.
همانطور كه عرض شد: او شخصى به نام حُرقوص بن زُهَيْر (ذو
الخُوَيْصَرَة) بود؛ و رسول خدا درباره او فرمود: اگر اين كشته شده بود، فتنه
برداشته شده و ديگر در إسلام فتنهاى وجود نداشت. زيرا اين مرد منشأ تمام اختلافات
و فتنه هاست. و او همان كسى بود كه در جنگ نهروان كشته شد.
رفع إشكال فِقهى و إشكال كلامى از أمر رسول أكرم به كشتن حرقوص
در اينجا هم دو إشكال وجود دارد: يك إشكال فقهىّ؛ و يك إشكال كلامىّ
. أمّا إشكال فقهىّ، اين است كه: رسول خدا به چه مجوّزى مىگويد: برو
آن مرد را بكش؟! كسى كه هنوز جنايتى مرتكب نشده و در پشت مسجد مشغول نماز است، نه
خونى ريخته است كه به جهت قصاص خون او را بريزند، و نه مرتدّ شده و از إسلام
برگشته است؛ اين دستور پيغمبر به قتل او بر چه أساس است؟
مثل اينكه به خدمت أمير المؤمنين عليه السّلام آمدند و گفتند: ابن
مُلجَم را بكش! يا خود ابن ملجم گفت: يا أمير المؤمنين اگر من قاتل تو هستم، خودت
مرا بكش! حضرت فرمود: من چگونه كسى را كه جنايتى نكرده است بكشم؟ ءَأَقْتُلُ قَاتِلِى؟! آيا من قاتل خودم را
بكشم؟!
پس رسول خدا به چه دليل و مُجَوِّز شرعى فرمود: اى علىّ او را بكش؟!
يا عمر و أبو بكر را أمر به قتل او نمودند؟! و علاوه اينكه «فَتْكْ» و ترور در
إسلام حرام است. اگر كسى را كه در حال نماز مىباشد بكشند، فَتْكْ محسوب مىشود؛
در حاليكه رسول خدا فرمود: الإسْلامُ قَيَّدَ
الْفَتْك[1] إسلام فَتْك را زنجير كرده است؛ كسى را به نحو فَتْك نمىشود كشت.
[1] - جهت اطّلاع بر مصادر، به دوره علوم و معارف
إسلام، قسمت« إمام شناسى» ج 10، ص 288 مراجعه شود.