نام کتاب : ولايت فقيه انديشه اى كلامى نویسنده : شمس، على جلد : 1 صفحه : 22
در مبحث «خمس» نيز چنين آورده است:
اگر در زمانى، حاكم ظالمى يكى از اهل حقّ را مأمور حكومت بر مردم
قرار داد، اين شخص در حقيقت امير و حاكم از سوى امام معصوم عليه السّلام است، نه
از طرف حاكم ظالم اهل ضلالت؛ هرچند در ظاهر از سوى وى منصوب شده باشد و مشروعيّت
حكومت وى، از طرف امام معصوم عليه السّلام است و در اجراى حدود بايد تلاش كند.[1] همانطور كه ملاحظه مىشود، شيخ
مفيد ولايت را از آن سلطان عادل مىداند كه براساس واژهشناسى در كلمات وى، «سلطان
عادل» همان امام معصوم عليه السّلام است.[2]
به اعتقاد اين متكلّم بزرگ شيعه، در صورت نبودن امام معصوم عليه السّلام، فقيه
شيعه، عادل، صاحبنظر، خردمند و فاضل، تمامى شؤون امام عليه السّلام را بر عهده
دارد و متولّى امور مىگردد. با توجّه به اين نكته كه از امام معصوم عليه السّلام
نيابت دارد (و قد فوّضوا النظر فيه الى فقهاء شيعتهم مع الامكان) و (فانّماهو امير
فى الحقيقة من قبل صاحب الامر الّذى سوّغه ذلك و اذن له فيه) با دقّت نظر مىتوان
فهميد كه به اعتقاد وى، فقها همان ولايت ائمّه را دارند.
[1] -« و من تأمّر على الناس من اهل الحقّ بتمكين ظالم
له و كان اميرا من قبله فى ظاهرالحال، فانّما هو امير فى الحقيقة من قبل صاحب
الامر الّذى سوّغه ذلك و اذن له فيهدون المتغلّب عن اهل الضّلال ... و اذا تمكّن
من اقامة الحدود ... فليجتهد ...» همان، ص 812.
[2] - همان، ص 810.( السلطان العادل المنصوب من قبل
اللّه و هم ائمّة الهدى ...).
نام کتاب : ولايت فقيه انديشه اى كلامى نویسنده : شمس، على جلد : 1 صفحه : 22