نام کتاب : نظام سياسى اسلام نویسنده : نصرتى، على اصغر جلد : 1 صفحه : 168
يكى از نمودهاى كرامت انسانى، آزادى اوست كه
معارف دينى نيز توجه فراوانى به اين معنا دارد. پيامبر آمده است تا انسانها را
آزاد كند، از اسارت و بندگى غير خدا برهاند و از فيض هدايت و سرپرستى ربوبى
بهرهمند سازد؛ چنانچه قرآن مىفرمايد: و يضع عنهم اصرهم و
الاغلال التى كانت عليهم؛[1]
و امام على عليه السّلام در وصيت به فرزند بزرگوارش مىفرمايد: «و لا تكن عبد غيرك
و قد جعلك الله حرّا»[2]؛ و بندهى
ديگرى مباش؛ در حالى كه خداوند تو را آزاد آفريده است.
ازهمينرو قانون اساسى جمهورى اسلامى، كرامت انسانى را در اصل دوم
مورد تأكيد قرار داده و كرامت و ارزش والاى انسان و آزادى توأم با مسؤوليت او را
تنها براى خدا مىداند و در اصل سوم، تأمين آزادىهاى سياسى و اجتماعى در حدود
قانون را از وظايف دولت اسلامى مىداند.
صبغهى مردمى و تكيه بر آراى عمومى در تصميمگيرىهاى نظام نيز الهام
گرفته از ارزشمندى انسان در نظام سياسى اجتماعى اسلام است كه اصول متعددى از قانون
اساسى؛ مانند: اصل ششم (تكيه بر آراى عمومى)، اصل هفتم (شوراها)، اصل سيزدهم (حقوق
اقليتها)، به آن اشاره مىكنند.
از جمله مسائلى كه در مسير بزرگداشت اسلام و نظام اسلامى، نسبت به
حقوق انسان قابل ذكر است، مقام و منزلتى است كه اين مكتب براى زن قايل است.
اصولا مسألهاى به نام زن كه حكايت از ستمى تاريخى بر وى در طول
اعصار و قرون متمادى، دارد يكى از معضلات اساسى بشر به شمار مىرود. در ميان
مكتبها، اديان و فرهنگهاى مختلف، عاليترين و جامعترين نسخهى التيامبخش اين
درد تاريخى را، اسلام به بشريت داده است، مكاتبى بوده و هستند كه داعيهى حمايت از
حقوق تضييع شده زن را دارند! اما به علت بشرى بودن اهداف آنها و آلوده شدن به
اغراض، منافع و هواهاى نفسانى، تعدىهاى ديگر و بلكه نارواترى عليه زن صورت گرفته
است. نمونهى آن تمدن غربى است كه به نام آزادى، زن را وسيله لذتجويى مردان قرار
داده و به نام تساوى حقوق زن و مرد، رشته خانواده را از هم گسسته، زن را از داخل
خانه به كارخانه كشانده و از او به عنوان كارگرى رام و ارزان، بهرهكشى اقتصادى
مىكند.