نام کتاب : نظام سياسى اسلام نویسنده : نصرتى، على اصغر جلد : 1 صفحه : 150
از مظلوم و مبارزه با ظالم است. امام خمينى
رحمه اللّه مىفرمايند: «ما وظيفه داريم مردم مظلوم و محروم را نجات دهيم. ما
وظيفه داريم پشتيبان مظلومين و دشمن ظالمين باشيم[1]
...
علماى اسلام موظفند با انحصارطلبى و استفادههاى نامشروع ستمگران،
مبارزه كنند و نگذارند، عدهى كثيرى گرسنه و محروم باشند و در كنار آنها ستمگران
غارتگر و حرامخوار در ناز و نعمت بسر ببرند. امير المؤمنين عليه السّلام
مىفرمايد: «من حكومت را به اين علت قبول كردم كه خداوند تبارك و تعالى از علماى
اسلام تعهد گرفته و آنها را ملزم كرده كه در مقابل پرخورى و غارتگرى ستمگران و
گرسنگى و محروميت ستمديدگان ساكت ننشينند و بىكار نايستند»[2].
دیگر احكام و قوانين اسلامى، همچون حدود، قصاص، ديات، حجر،
وصيت، ارث، قضا، شهادت، امر به معروف و نهى از منكر، تجارت، دين، رهن، شركت،
وديعه، وكالت، ازدواج و طلاق، احياء زمينهاى موات و لقطه (گمشدهها) همگى در
مرحلهى اجرا، متكى به حكومت و رأى نهايى والى عادل و حاكم اسلامى هستند كه
هركدام، براى دلالت بر گريزناپذيرى تشكيل حكومت دينى، كافى به نظر مىرسند.
سيرهى پيشوايان دينى
گذشته از جنبههاى نظرى و استدلالى بر اثبات ضررت نظام سياسى اسلام،
سيرهى پيشوايان دينى، چون پيامبر بزرگوار اسلام صلّى اللّه عليه و اله و سلم،
ائمه معصومين عليهم السّلام و علماى بيدار اسلامى، بر اين منوال بوده است كه حتى
لحظهاى از تلاش براى ايجاد و حفظ نظام اسلامى، بازنايستادهاند. امام رحمه اللّه
مىفرمايد. «سنت و رويهى پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و اله و سلم دليل بر لزوم
تشكيل حكومت است؛ زيرا: اولا خود، تشكيل حكومت داد و تاريخ گواهى مىدهد كه تشكيل
حكومت داده و به اجراى قوانين و برقرارى نظامات اسلام پرداخته و به ادارهى جامعه
برخاسته است. والى به اطراف مىفرستاده، به قضاوت مىنشسته و قاضى نصب مىفرموده،
سفرايى به خارج و نزد رؤساى قبايل و پادشاهان روانه مىكرده، معاهده و پيمان
مىبسته، جنگ را فرماندهى مىكرده و خلاصه احكام حكومتى را به جريان مىانداخته
است.
[1] - مستفاد از وصيت معروف امام على عليه السّلام به
دو فرزند بزرگوارش كه فرمود: كونا للظالم خصما و للمظلوم عونا؛ نهج البلاغه، نامه
47.