نام کتاب : نظام سياسى اسلام نویسنده : نصرتى، على اصغر جلد : 1 صفحه : 145
الغيظ، و العفو من المسيىء، و رحمة الفقير
و تعهّد الجار و الاقرار بالفضل لاهله. و عدونا اصل كل شرّ و من فروعهم كل قبيح و
فاحشه فمنهم الكذب، و البخل، و النميمه، و القطيعة و اكل الربا، و اكل مال اليتيم
بغير حقه، و تعدى الحدود التى امر اللّه، و ركوب الفواحش، ما ظهر منها و ما بطن و
الزنا و السرقه و كل ما وافق ذلك من القبيح. فكذب من زعم انه معنا و هو متعلق
بفروع غيرنا[1]». امام
عليه السّلام در اين حديث دشمنان اهلبيت را ريشه و منشأ هر شر و بدى معرفى مىكند
و زشتىها و اعمال ناشايست را فروع اينها مىداند و در پايان مىفرمايد: دروغ
مىگويد، كسى كه گمان مىكند با ما است؛ ولى به شاخههاى ديگران چسبيده است؛ پس
تعلق داشتن به غير و تولى به ولايت جائر در هر رتبهاى از مراتب، چه قلبى، چه ذهنى
و چه عملى، پذيرفتن حاكميت دشمنان اهلبيت و عداوت با آنها است.
پس، تنها به يك محور تولى داشتن در روابط اجتماعى امرى ضرورى و غير
قابل انكار است. و اين تولى نيز دو گونه بيشتر نيست يا الهى است يا غير الهى
همانگونه كه جهت حركت نظام اجتماعى نيز خدايى يا طاغوتى است.
3. پيامبر اكرم مىفرمايند:
«قال الله عز و جل: لا عذّبنّ كل رعية فى الاسلام اطاعت اماما جائرا
ليس من الله عز و جل و ان كانت الرعية فى اعمالها برة تقية[2]»؛
خداوند عز و جل فرمود: حتما و حتما عذاب مىكنم، هر رعيت و شخصى را كه در اسلام،
اطاعت امام ستمگر و جائرى را نمايد كه آن امام از طرف خدا نيست، هرچند آن رعيت در
اعمال و كارهاى خودش، نيكوكار و اهل تقوا باشد.
براساس بيان روشن و صريح پيامبر اسلام در روايت فوق، نيكوكارى، اهل
مواظبت و
[1] -« ما، منشا هر خير هستيم و نيكىها از ما منشعب
مىشوند. برخى از نيكىها عبارتند از:« توحيد، نماز، روزه، فرونشاندن خشم، بخشيدن
گنهكار، شفقت به بيچارگان و رسيدگى به همسايه و اقرار به برترىهاى ديگران. و
دشمنان ما ريشهى هر بدى و پليدىاند و هر زشتى و ناروايى از آنها منشعب مىشود.
برخى از آنها عبارتند از: دروغ، آزمندى، سخنچينى، بريدن از خويشان، رباخوارى، به
ناحق، مال يتيم را خوردن، تجاوز از محدودههاى فرمان الهى و ارتكاب گناهان زشت
آشكار و پنهان، زنا، دزدى و هر كار ناپسندى از اين نمونهها؛ پس دروغ مىگويد، كسى
كه ادعا مىكند با ما هست ولى به شاخههاى ديگران چسبيده است»؛ روضهى كافى؛ خبر
336.