نام کتاب : مقارنه مشروعيت حاكميت در حكومت علوى و حكومت هاى غير دينى نویسنده : كريمى والا، محمد رضا جلد : 1 صفحه : 265
منصوص بودن امامت آن حضرت كردهاند؛ چون اگر
امامت ايشا منصوص بود، براى امام عليه السّلام جايز نبود بفرمايد: «دعونى و التمسوا غيرى» يا بفرمايد: «لعلّى أسمعكم و أطوعكم لمن ولّيتموه أمركم».[1]
نقد و بررسى
تأمّل در اين بيان حضرت كه چرا بلافاصله درصدد بهرهبردارى از اين
فرصت بسيار مناسب كه بعد از 25 سال، فراهم شده است، برنمىآيند و از مردم
مىخواهند در اين كار درنگ بيشترى نموده و ديگرى را سرپرست خود اختيار كنند؟
مىتواند در فهم مراد حقيقى امام عليه السّلام راهگشا باشد.
بىشك امام عليه السّلام معصوم و منزّه از گزافگويى و يا تعارفات
غير واقعى است و هرگز در جهت انكار حقى نمىباشند كه به كرّات از غصب آن در دوران
خلفاى پيشين سخنگفته و تحمل آن را به گونهاى دردناك، خارى در چشم و استخوانى در
گلو دانستهاند.
بنابراين، دليل چنين امتناعى، در ساعات ابتدايى بيعت و درخواست از
مردم براى دقت نظر در انتخاب، در واقع اين بوده است كه احراز كنند: آيا «شرط اعمال
ولايت»- كه پذيرش آگاهانه مردم و رضايت آنان است- فراهم آمده است يا نه؟ ازاينرو
به آنان هشدار داده، مىفرمايند: «و اعلموا أنّى إن أجبتكم
ركبت بكم ما اعلم و لم أصغ إلى قول القائل و عتب العاتب»
يعنى در صورت گزينش من، آنچنان كه مىدانم بر شما حكومت خوام كرد نه آنگونه كه
شما از حكومتهاى پيشين يا در ذهن خود مىپنداريد، تا مردم آگاهان در اين وادى گام
گذارند و رضايتشان در نتيجه احساسات مقطعى و هيجانهاى زودگذر نباشد. بدين روى، در
فقرات