نام کتاب : مقارنه مشروعيت حاكميت در حكومت علوى و حكومت هاى غير دينى نویسنده : كريمى والا، محمد رضا جلد : 1 صفحه : 266
همين خطبه، حضرت آينده چنين حركتى را به
وضوح براى مردم ترسيمنموده، مىفرمايند:
فإنا مستقبلون أمرا له وجوه و ألوان، لا تقوم له القلوب و لا تثبت
عليه العقول و أنّ الآفاق قد أغامت و المحجّة قد تنكّرت.
آينده فضاى جامعه بسيار فتنهآميز و حوادث آن چهرههاى گوناگون دارد
و اين امر، دلها را نسبت به «بيعتى كه از روى ژرفنگرى نباشد» متزلزل و عقلها را
بر چنين پيمانى نااستوار خواهد گردانيد؛ چرا كه آفاق حقايق در پسپرده ابرهاى سياه
[در 25 سال گذشته] پنهانگشته و راه صواب ناشناخته مانده است.
نتيجه اين آگاهى دادن، حداقل اتمام حجتى بود براى بيعتكنندگان تا
اقدامشان از كمال علم و با نهايت رضايت انجام شود؛ همان طور كه خود حضرت در برخى
از نامهها به اين حقيقت اشاره كرده، مىفرمايند:
«و أنّ العامّة لم تبايعنى لسلطان غالب و لا لعرض حاضر»؛[1] «بايعنى الناس، غير مستكرهين و لا مجبرين، بل طائعين مخيّرين».[2] توده مردم به خاطر قدرت و زور و حادثهاى ناگهانى و از روى اجبار با
من بيعت نكردند؛ بلكه «ولايت» من را از روى اختيار و با كمال علم به شرايط آن
پذيرفتهاند؛ و يا در شكوه از ناكثين اظهار داشتند كه همه آنها كه در مقابل من
صفآرايى كرده و در نبرد با من از همديگر پيشى گرفتهاند، آنان كسانىاند كه با
اطاعت من گردننهاده و بدون اكراه و با رضايت كامل با من بيعت كرده بودند:
فى جيش ما منهم رجل إلّا و قد أعطانى الطّاعة، و سمح لى بالبيعه
طائعا غير مكره.[3]