responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مردم سالارى دينى و نظريه ولايت فقيه نویسنده : مصباح يزدي، محمد تقي    جلد : 1  صفحه : 27

احزاب و گروه‌هاى فشار از جلوه‌هاى جامعه مدنى به شمار مى‌روند. جامعه مدنى، در عصر جديد، نشانگر اين واقعيت است كه جامعه، در جهت حفظ دمكراسى، بايد داراى تشكل‌هايى باشد كه وابسته به دولت نباشند و اين مهم وقتى تحقق مى‌يابد كه قدرت دولت محدود شود.

الكساندر كويره نيز مهم‌ترين شاخصه‌هاى فكرى سوفسطايى كه دمكراسى در بستر آن رشد و نمو يافته را «لذت طلبى» كسب قدرت، نفاق (سخن از فضيلت و عدالت از روى ناگزيرى)، كسب موفقيت از هر راه، عوام فريبى، و دولتمردان تقلبى مى‌داند.[1]

3- 2. دمكراسى و نسبى‌گرايى‌

1. فكر سوفسطايى‌گراى كه بنياد دمكراسى به شمار مى‌رود، هماره از سوى انديشه روانى مورد نقادى قرار گرفته است. مثلا در يونان باستان افلاطون و ارسطو با دمكراسى به مخالفت برخاسته و آن را مورد نقد قرار داده‌اند. آنان در مقابل نسبى‌گرايى و ديدگاه اين ديدگاهى بود كه جهان را مخلوق عقل الهى برمى‌شمرد.[2] 2. در مقام عمل كمتر جامعه‌اى را مى‌توان يافت كه در آن نسبى‌گرايى به طور كامل اعمال شده باشد. اين امر ناشى از آن است كه هرجامعه‌اى محتاى يك سرى اصول و قواعد كلى است، تا كثرت ناشى از نسبيّت را به وحدت تبديل كند؛ زيرا وظيفه هر دولتى هم‌شكل سازى در دل چند گونگى است، تا جامعه را به سمت اهداف و مسائل مشترك رهنمون شود.


[1] - الكساندر كويره، سياست در نظر افلاطون، ترجمه امير حسين جهانبگلو، تهران، خوارزمى، 1360، ص 16.

[2] - دبليو. كى. سى گاترى، تاريخ فلسفه يونان، ص 21.

نام کتاب : مردم سالارى دينى و نظريه ولايت فقيه نویسنده : مصباح يزدي، محمد تقي    جلد : 1  صفحه : 27
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست