نام کتاب : مردم سالارى دينى و نظريه ولايت فقيه نویسنده : مصباح يزدي، محمد تقي جلد : 1 صفحه : 26
اعلام كرد كه مىتوان به هر جوانى «هم تدبير
امور شخصى او را تعليم دهد تا بتواند خانواده را خوب اداره كند و هم تدبير امور
كشورى، هم از نظر سخن و بيان و هم از نظر عمل در شهر خود تبديل به شهروند واقعى
گردد.[1] وى همسانى
دمكراسى در يونان و تاريخ معاصر در اين زمينه را چنين يادآور مىشود:
در يونان موفقيت قابل اعتنا اولا موفقيت سياسى بود و ثانيا موفقيت
قضايى و ابزار آن خطابه بود. يعنى هنر اقناع. در مقام مقايسه مىتوان به جاى
سخنورى آن زمان ارتباطات امروز را قرار داد. يقينا هنر اقناع كه غالبا معانى
ترديدآميزى هم داشت، از قدرت كمترى برخوردار نبود و همانطور كه ما مدارس شكلى و
ارتباطاتى داريم يونيان نيز آموزگارانى براى سياست و سخنورى داشتند يعنى
سوفسطائيان.[2] نسبىگرايى
در دو عرصه، نمود عملى مىيابد:
الف) تنوع و چندگانگى عقايد (پلوراليسم دينى)؛
ب) چندگانگى گرايشهاى سياسى (پلوراليسم سياسى).
ابراز اجرايى تكثرگرايى سياسى عبارت از احزاب و جامعه مدنى است.
حزب به مجموعهاى از انسانها گفته مىشود كه براساس افكار و اهداف
مشترك گرد هم آمده، براى كسب قدرت تلاش مىكنند. حزب، مولود نظام پارلمانى و
دمكراسى است و قبل از قرن هجدهم حزب به مفهومى كه ذكر شد، وجود نداشته است. گرچه
همواره، در طول تاريخ، گروهها و تشكلها وجود داشتهاند.