responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : سير الملوك (سياست نامه) نویسنده : خواجه نظام ‌الملک توسي    جلد : 1  صفحه : 303

بنواختند و بحشمتى و تمكينى هرچه تمامتر بسر شغل بازآوردند. پس ديگر روز پادشاه و وزير و قاضى و بكتوزن بخلوت بنشستند و احوال دور و نزديك معلوم پادشاه گشت و بر آن بنهادند كه اول دل از مقنّعيان فرغانه و سغد فارغ گردانند كه ايشان را سپيدجامگان خوانند و از قرمطيان طالقان. پس آهنگ ابو منصور عبد الرزاق كنند. پس قصد خاصگيان و اهل درگاه كنند.

27- ديگر روز دانشمندان با نامه‌هاى‌[1] عالمان‌[2] هر شهر بتظلّم بدر سراى وزير شدند و از او درخواستند تا پادشاه را آگاه كند از بيرون آمدن قرمطيان.

مگر ابو على عمدا تأخير كرد تا دانشمندان گفتند «اگر او با ايشان يار نيستى تأخير نكندى.» پس ابو على برملا با سلطان بگفت. فرمان داد كه محفلى سازند و ايشان را حاضر كنند و دانشمندان حاضر آيند و مناظره كنند و بدان روى كه از حكم شريعت و مسلمانى واجب است بر آن بروند. پس ديگر روز ابو على بلعمى محفلى ساخت در سراى سلطان و ابو احمد مرغزى را كه قاضى حضرت بود با جمله ايمّه و اعيان بخواند و سران قرامطه و هركه را شناختند]631 b[ از متكلّمان ايشان كس فرستادند و بياوردند، بديدند با ايشان سخنى شرعى نبود. عتيق يك چشم را صد تازيانه بزدند و بخوارزم فرستادند تا همانجا بزندان در بمرد و ابو الفضل زنگرز[3] را صد تازيانه بزدند و با اهل و فرزندان بآموى فرستادند تا هم آنجا بمرد. و بكتوزن را با ابو القاسم كه وكيل پارس و خوز 90 بود با لشكرى بطالقان فرستادند. ايشان بيرون از آن‌كه بكشتند چهارصد مرد معروف را كه مقرّ آمده بودند بگرفتند و شصت هزار دينار بستدند و مقدار صد هزار درم ببيت المال آوردند و ديگر بحكم فرمان بغارزيان‌[4] فارس و خوز فرستادند


[1] - با نامهاى‌N : يا نامهاى‌K : وC

[2] - عالمان‌NCK

[3] - رنكرزN : زنكرزK -:C

[4] - بغازيان‌NM : بقاضيان‌K -:C

نام کتاب : سير الملوك (سياست نامه) نویسنده : خواجه نظام ‌الملک توسي    جلد : 1  صفحه : 303
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست