responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : سير الملوك (سياست نامه) نویسنده : خواجه نظام ‌الملک توسي    جلد : 1  صفحه : 301

بود و لشكر و دستگاه بسيار داشت و گردنى عظيم بود تاختن برد و راه الفتگين بگرفت تا بدرگاه نتواند شد و با او كارزار كند. الفتگين خبر يافت و راه بگردانيد و بر راه شيرورزه‌[1] 89 برفت تا بلب جيحون و بآموى مقام كرد. و ابو منصور عبد الرزاق بازگشت و ملطّفه‌اى فرستاد پيش پسر[2] بايقرا و آن جماعت كه «الفتگين آمد تا كار شما تباه كند.» و ايشان هم زفان شدند و پادشاه را چنان نمودند كه «الفتگين در تو عاصى است و هرگز بدرگاه نيامده است با چندان كرت كه او را بخواندى.

و اكنون بخلاف تو ناگاه بلب جيحون آمده است و مى‌خواهد كه بگذرد بى‌آنكه او را خوانده‌ايد.» پادشاه بك‌[3] ارسلان حميدى را و حسن ملك را با لشكرى برابر جيحون فرستاد و كشتيها همه از آن سو بردند تا نتواند گذشت.

24- چون الفتگين ديد كه گذر نمى‌دهند[4] خدمتى بنوشت و سبب آمدن خويش ياد كرد و نمود كه «بيشتر خاص تو و اهل درگاه و ديوان مذهب قرامطه گرفته‌اند[5] و كه و مه در اين مذهب آمده‌اند و در تدبير آن‌اند كه خروج كنند و در همه مملكت دو مرد مسلمان و نيك‌خواه تو بودند، بقول ايشان نيز هر دو را]531 b[ محبوس كردى. من آمده بودم تا تدبير ايشان بر دست گيرم.

چون سخن من بنده نمى‌شنوى و سخن قرمطيان مى‌شنوى فردا كيفر برى. من بنده ملك را بياگاهانيدم و اينك سوى بلخ رفتم.» و يكى همچنين بقاضى بخارا و علما نبشت كه «قرمطيان زور گرفتند و خروج مى‌كنند و پادشاه غافل است. من نبشتم بدو و شما شرط نصيحت بجاى آريد تا دين و ملك بر جاى بماند.» و خود بجانب بلخ رفت و نبشته‌ها برسيد. قاضى ابو احمد و ايمّه بخارا از اين حال خبر داشتند، وقت را چيزى نمى‌يارستند گفت از اين معنى كه اغلب اين طايفه‌


[1] - شيرورزه‌NM : سيروره‌ره‌C : سيرزره‌K

[2] - بسرNK -:C

[3] - بك‌N -:CK

[4] - دهندCK : دهدN

[5] - كرفته‌اندCK : كرفتندN

نام کتاب : سير الملوك (سياست نامه) نویسنده : خواجه نظام ‌الملک توسي    جلد : 1  صفحه : 301
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست