نام کتاب : دست در دست صبح (انقلاب اسلامى) نویسنده : نوروزى، محمد جواد جلد : 1 صفحه : 53
سكولاريسم را ترجمان جامعهاى مىدانند كه در آن يك فكر و ايده
خاص حاكم نيست. جوامعى كه اينك پذيراى سكولاريسم شدهاند، شاهد استبداد انديشهاى
خاص هستند. در اين جوامع، دين به عنوان يك انديشه جايگاهى ندارد و غرب آن را در
عرصه جامعه و محيطهاى آموزشى و فرهنگى تحمل نمىكند[1].
ب) اومانيسم
يكى از مبانى اساسى سكولاريسم در انديشه غربى اومانيسم است. به
هرگونه تفكر و انديشهاى كه انسان را مدار و معيار ارزش شمارد مىتوان اومانيسم
اطلاق كرد. در انديشه اومانيسم؛ بشر، قوا، استعدادها، آرزوها و خواستههايش تعيين
كننده قانون و رفتار بشر در زندگى است.
خاستگاه اومانيسم مغرب زمين است. اين انديشه در قرن چهاردهم نخست در
حوزه ادبيات و هنر رواج يافت و سپس به عرصه علوم طبيعى و انسانى نيز سرايت كرد.
اومانيستها در صددند دين را محدود نمايند و يا تفسيرى از دين عرضه كنند كه صبغه
انسانى داشته و جنبه قدسى و ماورايى نداشته باشد. لذا تحولاتى كه پس از رنسانس رخ
داد (نظير پروتستانتيسم و ظهور مكاتب مختلف فلسفى) همه در پى ارايه دينى اومانيستى
بودند؛ امرى كه در نهايت، حذف كامل دين و يا محدودكردن آن در حوزهاى خاص را به
همراه داشت.
در انديشه اومانيسم، انسان مدار ارزش است:
فَقَالَ انَا رَبُّكُمُ الْاعْلي[2]؛ و گفت: «پروردگار بزرگتر شما منم!» قانون ريشه در خواستههاى بشر
دارد و برگرفته
[1]. ر. ك: دفتر تحقيقات اسلامى؛ مجله اسلام و
غرب، شماره 7 و 8 و 9؛ بهويژه ر. ك: مصاحبه با ميشل روكار نخستوزير پيشين فرانسه
در شماره 9، ص 69.