نام کتاب : آينده جهان( دولت و سياست در انديشه مهدويت) نویسنده : كارگر، رحيم جلد : 1 صفحه : 54
است- نوع انسان به حكم ضرورت با نيرويى (نيروى وحى و نبوت)
مجهّز است كه او را به سوى كمال انسانيت و سعادت راهنمايى مىكند و بديهى است كه
اگر اين كمال و سعادت براى انسان- كه زندگىاش زندگى اجتماعى است- امكان و وقوع
نداشته باشد؛ اصل تجهيز، لغو و باطل خواهد بود و لغو در آفرينش وجود ندارد. اين
امر نه تنها يك قانون عمومى است؛ بلكه خواست و نياز خود انسان نيز مىباشد. به
بيان ديگر، بشر از روزى كه در زمين، سكنى ورزيده، پيوسته در آرزوى يك زندگى
اجتماعى مقرون به سعادت (به تمام معنا) مىباشد و به اميد رسيدن چنين روزى قدم
برمىدارد و اگر اين خواسته، تحقّق خارجى نداشت؛ هرگز چنين آرزو و اميدى در نهاد
وى نقش نمىبست؛ چنانكه اگر غذايى نبود، گرسنگى [هم] نبود و اگر آبى نبود، تشنگى
[هم] تحقّق نمىيافت.[1]
شهيد مطهرى از ديدگاه ديگرى به اين انگاره مىنگرد و به باور او، در
فطرت و گوهر تاريخ، حركت تكاملى وجود دارد. برحسب بينش انسانى تاريخ، تاريخ مانند
خود طبيعت به حكم سرشت خود، متحوّل و متكامل است؛ حركت به سوى كمال، لازمه ذات
اجزاى طبيعت و از آن جمله تاريخ است. و طبيعت تاريخ، نه يك طبيعت مادى محض؛ بلكه
مانند طبيعت فرد انسان، طبيعتى مزدوج است از ماده و معنى ... تحول و تكامل تاريخ،
تنها جنبه فنى و تكنيكى و ابزارى و آنچه بدان تمدّن نام مىدهند، ندارد؛ گسترده و
همهجانبه است؛ همه شئون معنوى و فرهنگى انسان را دربرمىگيرد و در جهت آزادى
انسان از وابستگىهاى محيطى و اجتماعى است ...».[2]
در هرحال حركت و سير تاريخ به سوى عبوديت و حاكميت ارزشها و متعالى
شدن انسان است و اگر غير اين مىبود، حركت تاريخ امرى لغو و پوچ مىنمود؛ هرچند در
اين حركت، فراز و فرودها، كاستىها، موانع و چالشهايى وجود داشته است.
گفتنى است كه تاريخ همواره شاهد رشد و پيشرفت انسانها است؛ به خصوص
كه
[1]. محمّد حسين طباطبايى، شيعه در اسلام،( قم:
انتشارات اسلامى، 1374)، ص 149.
[2]. مرتضى مطهرى، قيام و انقلاب مهدى، پيشين، ص
36.
نام کتاب : آينده جهان( دولت و سياست در انديشه مهدويت) نویسنده : كارگر، رحيم جلد : 1 صفحه : 54