نام کتاب : آينده جهان( دولت و سياست در انديشه مهدويت) نویسنده : كارگر، رحيم جلد : 1 صفحه : 26
است. «آيندهپژوهى»، در قالبهاى مختلفى چون دينى، فلسفى، سياسى
و ... در تاريخ بشر رواج داشته است. همه اديان و بعضى از نحلههاى فكرى بشرى، در
قالب تئورىهاى آيندهپژوهانه، نهايت جهان را «نهايتى ديگر» و منجر به جامعه
ايدهآل بشرى دانستهاند. ظهور و افول ايسمهاى آيندهگرايانه در غرب، نشان از
رواج نوعى غيبگويى است كه در بيشتر موارد، اساسا بر پايهاى مستحكم استوار نيست و
در بسيارى از رگههاى آن، نوعى «بحران» و «اضطراب» از آينده، ديده مىشود.[1]
اما سنّت الهى و اراده انسان، در مكتب آيندهپژوهانه دينى، شكلدهنده
مستحكمترين نوع آيندهپژوهى است كه در آن نه تنها اضطراب و بحران راهى ندارد؛
بلكه نقطه سكينه و آرامش روحى و جانى انسانها است. براى آنها «آينده روشنى» را
ترسيم مىكند كه اراده الهى نيز بدان تعلّق گرفته است. در اينجا زندگى بشرى، به
تكامل و تعالى مىرسد و تخلّفى از بشارت الهى صورت نمىگيرد:
وَ نُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَ
نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِينَ و
راهى براى آينده آغاز مىشود كه اكنون را نيز مىسازد.
اين در حالى است كه افكار آيندهپژوهى سكولاريستى، مالامال از
اضطراب، پوچى، ابهام و نادانى است. به گفته نيچه «مدت زمانى است كه كل فرهنگ
اروپايى ما به سوى فاجعهاى پيش مىتازد، با شتابى افزون شونده؛ از دههاى به دهه
ديگر بىقرار، پرخاشگر ... همچون رودخانهاى كه مىخواهد به آخر برسد كه ديگر باز
نمىتاباند ...
يكى از انگارههاى مهم در رابطه با «آينده»، امكان يا عدم امكان
پيشبينى حوادث و وقايع و برنامهريزى و آمادگى براى روبهرو شدن با آنها است و
حتى گاهى اين سؤال
[1]. ر. ك: امير حسين اصغرى، انديشه دينى و بحران
در نظريات آيندهپژوهانه، كيهان، 2/ 11/ 1379.