نام کتاب : آينده جهان( دولت و سياست در انديشه مهدويت) نویسنده : كارگر، رحيم جلد : 1 صفحه : 27
مطرح مىشود كه: «آيا اصولا آيندهاى وجود دارد كه آنرا
پيشبينى كنيم يا نه؟» ما در دنيايى زندگى مىكنيم كه آشكارا در حال تحوّل دائمى و
حركت است. تغييرات اجتماعى، اقتصادى و سياسى در سرتاسر محيط زندگى ما، با آهنگى
شتاب يابنده در جريان است و كوچكترين وقفهاى در اين حركت مداوم، به چشم نمىخورد
... از طرف ديگر ما در جامعه و محيطى زندگى مىكنيم كه عميقا و بهگونهاى
فزاينده، لجام گسيخته و فاقد انسجام است و ابهامات و خطراتى از قبيل انحطاط در
محيط زيست، فقر فزاينده اكثريت جامعه و فزونى نابرابرى و ناامنى، فسادهاى اخلاقى و
اجتماعى و پوچى و تهىشدن و ... جهان معاصر را تهديد مىكند. بنابراين به آن دسته
از فنون پيشبينى، طرحريزى و تصميمگيرى نيازمنديم كه اين واقعيت را پذيرا باشد.
اين پيشبينى و آيندهنگرى در چه زمينه و تا چه گسترهاى است؟ آيا همه امور- به
خصوص مسائل حياتى و سرنوشتساز زندگى بشرى- قابل پيشبينى است؟! دىتور معتقد است:
«آنچه را كه ما آينده (زمان حال در لحظهاى ديرتر) مىناميم، قابل
پيشگويى نيست ... آينده، قابل پيشگويى نيست و هيچكس در هيچ كجا با قطعيت كافى،
نمىداند آينده چگونه خواهد بود. مع هذا، اصل «غيرقابل پيشبينى بودن آينده»، بدين
معنا نيست كه نگران آينده نباشيم و تنها به بخت و اقبال يا سرنوشت تكيه و اعتماد
كنيم؛ يا اينكه بنشينيم تا هروقت بحرانهاى ناگهانى تازهاى سربرآورد؛ بدون طرح و
برنامه قبلى خود را به امواج بحرانها بسپاريم؛ بلكه اين اصل حكم مىكند كه نسبت
به آينده موضع مناسبترى اتخاذ كنيم».[1]
بنابراين در رابطه با پيشبينى آينده، ما با چند ديدگاه روبهرو
هستيم و بر اين اساس مىتوان چند شكل «پيشبينى» را مشخص كرد. از ديدگاه برخى،
امكان پيشبينى اصلا وجود ندارد و بعضى تا حدّ معيّنى آنرا مىپذيرند. گونهها و
شكلهاى مختلف «پيشبينى» عبارت است از: