نام کتاب : آينده جهان( دولت و سياست در انديشه مهدويت) نویسنده : كارگر، رحيم جلد : 1 صفحه : 228
تدريج آشكار شده است. انديشه پايان سياست (دولت) و پايان تاريخ
و فرمانروايى، نشانه پايان جاهطلبى و بلندپروازى انسانها است؛ براى آنكه مهار
سرنوشت خويش را در دست گيرند. پايان باورى مىگويد: انسانها نه تنها به آرزوهاى
بلندپروازانه خويش، جامه عمل نپوشاندهاند؛ بلكه به اسارت نيروهايى درآمدهاند كه
مدرنيته وارد جهان كرده است. انسانها در سلسلهاى از قفسهاى آهنين معرّف جهان
مدرن، اسير شدهاند:
بوروكراسى، تكنولوژى و بازار جهانى. اين قفسهاى آهنين چنان ما را
اسير كردهاند كه امكان شكل دادن به سازمان اجتماعى به هر صورت ديگر و امكان
شكوفايى بشر را هر چه كمتر كرده است. در اين قفسهاى آهنين روزنههاى اميد هرچه
تنگتر مىشود؛ فضاى سياست هرچه بستهتر مىشود و توانايىها براى تغيير جهان،
هرچه كمتر شده و تقريبا از ميان رفته است ....[1]
علم منجر به رهايى در طريق شناخت بيشتر نشده است؛ بلكه منجر به سلطه
هرچه ويرانگرتر تكنولوژيكى بر كره خاك شده است. دموكراسى هم از محتوا تهى شده است؛
به نحوى كه به جاى آنكه فضايى براى خودپرورى و شكوفايى انسانى، از طريق مشاركت
امور عمومى پديد آورد؛ وسيلهاى براى جابهجايى مكرّر نخبگان حرفهاى زيرك و
تلخانديش و كلبى مسلك و سودجو شده است، سرنوشت مدرنيته از اين منظر، سرنوشتى
ماتمبار و تيره است.
مك اينتاير معتقد است: كشورها در دوران تجدّد، دچار يك فاجعه اخلاقى
گشتهاند. انحطاط اخلاقى، در يك سير قهقرايى از عصر روشنگرى به اينسو، ادامه
داشته است ....[2]
درباره نابسامانىها و كاستىهاى عصر حاضر مىتوان به موارد زير
اشاره كرد:
- ترويج فساد، بىبندوبارى، فحشا و فرهنگ ناسالم غربى و از بين رفتن
آموزههاى اخلاقى و معنوى در پرتو اين فرآيند؛