نام کتاب : آينده جهان( دولت و سياست در انديشه مهدويت) نویسنده : كارگر، رحيم جلد : 1 صفحه : 212
آن حضرت زمانىكه اولين دولت اسلامى را در مدينه تشكيل مىدهد،
سمت و سوى برنامههاى اجرايى، اقتصادى، سياسى و اجتماعى را، در جهت «اخلاق» و
«پرورش مكارم اخلاقى» قرار مىدهد. چنانكه مىفرمود: «بر شما اخلاق ستوده لازم
است؛ همانا خداوند مرا بدانها مبعوث فرمود».[1]
از اينجا بحث «سياست فاضله» يا «سياست اخلاقى» در اسلام مطرح مىشود؛
يعنى، سياست از معناى عاميانه و سودانگارانه، به مفهوم درست و غايتگرايانه
(انسانى) سوق داده مىشود. در فرهنگ معين آمده است: «سياست فاضله، سياستى است كه
موجب تكميل اخلاق و سعادت انسانها مىشود». از ديدگاه امام خمينى:
«سياست، بهمعناى اينكه جامعه را راه ببرد و هدايت كند به آنجايى كه
صلاح جامعه و صلاح افراد است. اين در روايت ما، براى نبى اكرم صلّى اللّه عليه و
اله با لفظ سياست ثابت شده است.
در آن روايت هم هست كه پيامبر اكرم مبعوث شد كه سياست امت را متكفّل
باشد».[2]
آيت اللّه مكارم شيرازى مىنويسد:
«سياست مديريتى است كه حاكم بر زندگى دستهجمعى و گروهى انسان است.
اگر اين مديريت، جهتگيرىاش به سوى قرب الهى و تربيت نفوس انسانى باشد، سياست
اسلامى مىشود».[3]
در واقع مىتوان «اخلاق» را در «سياست فاضله» متبلور نمود و به كمك
آن، راهبردهاى مناسبى براى رسيدن به كمال و سعادت واقعى، تثبيت مكارم اخلاقى و رفع
رذايل و موانع كمال و هدايت اتخاذ كرد. اخلاق در اسلام بدان جهت اهميت دارد كه با
ايمان به خدا و وحى، معنا مىيابد و در تمامى ابعاد و زواياى زندگى انسانى- سياست،
اجتماع، فرهنگ، اقتصاد و ...- جارى و سارى است. معيار فضيلت
[1].« عليكم بمكارم الاخلاق فانّ اللّه عزّ و جل
بعثنى بها»: محمد بن حسن حرّ عاملى، وسائل الشيعه، ج 2، ص 13، ح 1328؛ محمد بن حسن
طوسى، امالى، ص 477، ح 1043.
[2]. روح اللّه،[ امام] خمينى، صحيفه نور،(
تهران: مركز مدارك فرهنگ انقلاب اسلامى، 1361)، ج 13، ص 216.
[3]. محمد مهدى باباپور، سياست و حكومت در نهج
البلاغه،( قم: تهذيب، 2379)، ص 16.
نام کتاب : آينده جهان( دولت و سياست در انديشه مهدويت) نویسنده : كارگر، رحيم جلد : 1 صفحه : 212