responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : شرح اصول فقه نویسنده : محمدى، على    جلد : 1  صفحه : 151

2.صيغۀ افعل وضع شده براى دلالت بر تكرار؛و استعمالش در مره مجاز است.

3.صيغۀ افعل مشترك لفظى است بين المرّة و التكرار و براى هريك جداگانه وضع شده.

4.صيغۀ افعل نه ظهور وضعى در مره دارد و نه در تكرار و نه مشترك لفظى است بلكه اساسا بر مره يا تكرار هرگز دلالت ندارد مگر به كمك قرينه،فقط دلالت بر طلب نفس طبيعت و ماهيت مى‌كند.

جناب مظفر مى‌فرمايد:

حق همين قول چهارم است و دليل ما اين است كه صيغۀ افعل(مانند اضرب)ماده‌اى و هيئتى دارد.ماده‌اش«ضرب»است و هيئتش،هيئت «افعل».حال،صيغۀ افعل،نه«بمادتها»و نه به«هيئتها»به هيچ‌كدام دلالت بر مره يا تكرار ندارد.

اما به ماده،دلالت بر اصل حدث(يعنى زدن)مى‌كند و دلالت بر خصوصيات «زدن»ندارد.

اما به هيئت هم،دلالت بر نسبت طلبى مى‌كند و لا غير(فأين المرة او التكرار؟).

اما ظهور اطلاقى:دانستيم كه صيغۀ افعل،ظهور وضعى در مره يا تكرار ندارد.

حال مى‌خواهيم بدانيم كه آيا ظهور اطلاقى در احدهما دارد يا نه؟

به عبارت ديگر،اگر مولى در مقام بيان بود و مع ذلك كلامش را مطلق آورد،از اطلاق كلام مولى،با توجه به قرينۀ حكمت،چه چيز استفاده مى‌شود؟

مى‌فرمايد:

به نظر ما،اطلاق صيغه اقتضا مى‌كند جواز اكتفا به مره و دفعۀ واحده را.

1.قانون،در باب ايجاد و اعدام طبيعت،اين است كه:اگر بخواهد موجود شود، الطبيعة توجد بوجود فرد ما كما توجد بوجود افراد كثير.مثلا نخستين فرد بشر كه (آدم عليه السّلام بود)وقتى موجود شد،كلى طبيعى انسان هم در خارج موجود شد.و اگر بخواهد معدوم شود،الطبيعة تنعدم بانعدام جميع افرادها.بايد جميع افراد آن،در جميع ازمنه،معدوم شوند تا طبيعت معدوم شود(كما سيأتى در نواهى ان شاء اللّه تعالى).

نام کتاب : شرح اصول فقه نویسنده : محمدى، على    جلد : 1  صفحه : 151
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست