responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : شرح اصول فقه نویسنده : محمدى، على    جلد : 1  صفحه : 110

پس اين اطلاق اگر به لحاظ حال تلبس به مبدأ باشد،هميشه و همه جا اسناد حقيقت است چه نسبت به گذشته و چه نسبت به زمان حاضر و ديگر جا براى اين بحث نمى‌ماند كه بحث كنيم آيا مشتق حقيقة است در خصوص ما تلبس يا در اعم بلكه بايد گفت حقيقت در اعم هستند.

جواب ما:در عنوان بحث گفتيم:«ما تلبس فى الحال».بايد ديد كه مراد از اين حال چيست و كدام يك محل نزاع است؟

ما سه حال داريم:

1.حال تلبس و اتصاف ذات به مبدأ اشتقاق.اين حال تلبس ممكن است در گذشته بوده و ممكن است الآن باشد و ممكن است در آينده باشد.

2.حال اسناد و نسبت كه مشتق را به ذات اسناد مى‌دهيم.اين هم ممكن است به لحاظ گذشته باشد يا آينده يا حال.

3.حال نطق و تكلم كه همين حال سخن گفتن باشد.

حال،اين سه حالت نسبتشان عموم من وجه است.

اما اولى و دومى:مادۀ اجتماع:آنجا كه حال اسناد و نسبت با حال تلبس،هر دو در گذشته يا در حال يا در آينده باشد،مادۀ افتراق از جانب حال تلبس:آنجا كه حال تلبس گذشته باشد و حال اسناد الآن باشد و مادۀ افتراق از جانب حال اسناد و نسبت:

آنجا كه حال تلبس ديروز است و حال اسناد الآن است.

اما دومى با سومى:در غالب موارد،90% حال اسناد و نسبت با حال نطق يكى است اگرچه گاهى متفاوتند.مثل زيد كان عالما كه حال نطق الآن است ولى حال اسناد ديروز و حال تلبس پريروز بوده است يا زيد سيكون عالما كه حال اسناد فرد است و حال تلبس پس فرداست ولى در ما نحن فيه،مراد از حال اسناد و نسبت،همين حال نطق است.

با توجه به اين مطلب مى‌گوييم:شماها خلط كرديد حال تلبس را با حال اسناد و نسبت.ما،در مشتقات،به لحاظ تلبس بحث نداريم چون به لحاظ حال تلبس،اسناد هميشه حقيقت است چه در گذشته مثل زيد كان عالما و چه در آينده مثل زيد سيكون

نام کتاب : شرح اصول فقه نویسنده : محمدى، على    جلد : 1  صفحه : 110
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست