نام کتاب : شرح اصول فقه نویسنده : محمدى، على جلد : 1 صفحه : 109
شد)باز بحث مىشود كه آيا صدق نجار الآن
بر اين شخص حقيقت است يا مجاز؟ و هكذا در اسماى آلت.مادامىكه شأنيت و قابليت برش
در اره يا تيشه و...باشد،اين مشتق حقيقتا صادق است.هنگامى كه اين شأنيت از او سلب
شد،باز جاى اين بحث هست كه هل الصدق حقيقة ام مجاز؟پس شما نبايد روى خصوص يك مشتق
تكيه كنيد بلكه بايد هر مشتق را جداجدا حساب كرد لكل مشتق اتصاف و تلبس خاص و زوال
مخصوص.با اين وضع،تمام مشتقات داخل در محل بحث هستند اما در بعضى،زمان تلبس كوتاه
است و در بعضى،طولانى روى همان اختلاف مواد و مبادى.
نزاع ما در وضع هيئت است من دون نظر الى
وضع موادها و انها ظاهرة فى الفعلية او فى القابلية و الملكة و الحرفة و الصنعة
ففى جميع ذلك يجرى النزاع و اختلاف المواد فى المشتقات لا دخل له فى البحث اصلا. 1
4.استعمال مشتق به لحاظ حال تلبس،هميشه حقيقت است
اين امر رابع هم،دفع يك توهم است و آن
اينكه:بعضىها گفتهاند اساسا در باب مشتقات،اين بحث كه«آيا حقيقت هستند در خصوص
ما تلبس بالمبدا فى الحال و يا در اعم از ما تلبس و ما انقضى عنه التلبس»غلط است
بلكه همگى بايد متفقا بگوييم كه كليۀ مشتقات اصولى،حقيقت هستند در اعم.منشأ اين پندار:اين عده مىگويند
مشتقاتى كه مورد بحث ماست.همه اسماند.مانند:اسم فاعل،مفعول،آلت،مكان و...
(قبلا گذشت كه افعال و مصادر،مورد بحث
ما نيستند)و در ادبيات گفتهاند كه اسم آن است كه دلالت كند بر معناى مستقل و لم
يقترن باحدى الازمنة الثلاثة.پس اسمها دلالت بر زمان نمىكنند.روى اين
حساب،عنوان«عالم»حقيقتا بر زيد صدق مىكند خواه اين زيد بالفعل عالم باشد و يا در
گذشته عالم بوده و يا در آينده عالم خواهد شد.
مثلا مىگوييم زيد كان عالما يا زيد
عالم الآن يا زيد سيكون عالما.البته مشروط بر اينكه اين اطلاق و استعمال،به لحاظ
حال تلبس به مبدأ بوده باشد.مثلا ديروز عالم بوده،مىگوييم«زيد كان عالما»يا فردا
عالم مىشود،الآن مىگوييم«سيكون عالما».
1) .محاضرات،ج 1،ص 238.
نام کتاب : شرح اصول فقه نویسنده : محمدى، على جلد : 1 صفحه : 109