نام کتاب : شرح اصول فقه نویسنده : محمدى، على جلد : 1 صفحه : 111
عالما و چه در حال زيد الآن عالم،اما
بحث ما در مشتقات،به لحاظ حال اسناد و نسبت است كه ذاتى در گذشته متصف و متلبس به
اين صفت شد و الآن متصف به آن نيست.اينجا آيا اسناد مشتق به اين ذات به لحاظ همين
حال اسناد و نسبت حقيقت است يا مجاز يعنى الآن بگوييم زيد عالم نه زيد كان عالما.
نتيجه
از مطالبى كه ذكر كرديم،چند مطلب به دست
مىآيد:
1.اطلاق مشتق بر ذات به لحاظ حال تلبس هميشه و در همه حال حقيقت است چه
نسبت به گذشته و چه نسبت به آينده و چه نسبت به حال و هذا اتفاقى.مثل زيد كان
عالما-سيكون عالما-الآن عالم.
2.اطلاق مشتق بر ذاتى كه هنوز متلبس به اين وصف نشده و در آينده خواهد شد،
اما به لحاظ حال اسناد و نسبت(كه همين حال نطق است)مجاز است بالاتفاق.مثلا زيد
فردا مجتهد خواهد شد و شما الآن مىگوييد«زيد مجتهد»يا دانشجوى رشته پزشكى،در
آينده طبيب خواهد شد و شما الآن مىگوييد«فلان طبيب»مجاز كه شد، علاقه لازم دارد و
علاقهاش،علاقۀ أول و مشارفت است(أول-مرجع و بازگشت.
مشارفت-مشرف بودن).
در مختصر المعانى،صفحه 156،آورده:تسمية الشىء باسم ما يؤول ذلك الشىء اليه فى
الزمان المستقبل-نامش أول و مشارفت است.مثل«انى ارانى اعصر خمرا»اى اعصر عصيرا
يؤول الى الخمر.
3.اطلاق مشتق بر ذاتى كه هماكنون متلبس به اين مبدأ است و ما هم الآن
داريم به او اسناد مىدهيم.اين هم حقيقت است بالاتفاق.مثل زيد ضارب.
4.آنكه محل دعوى است،اين است كه اين ذات در گذشته متلبس به اين صفت بوده و
ما الآن مىخواهيم اطلاق كنيم مشتق را بر اين ذات به لحاظ همين حال نسبت و
اسناد.آيا اين استعمال،حقيقت است يا مجاز؟
جمعى گفتهاند:حقيقت است و جمعى گفتهاند
مجاز است.و اگر مجاز باشد، قرينهاش علاقۀ ما كان است(تسميۀ الشىء
باسم ما كان،يكى از انواع مجاز است.مثل:
نام کتاب : شرح اصول فقه نویسنده : محمدى، على جلد : 1 صفحه : 111