نام کتاب : شعائر حسينى نویسنده : تبريزى، جعفر جلد : 1 صفحه : 82
مجلس عزا
تبديل كرد. يزيد پس از ورود اهلبيت پيامبر عليهم السلام، سر امام حسين عليه
السلام را در طشتى در مقابل نهاد و لب و دندان آن حضرت را به چوب بست و اشعارى را،
كه نشانگر مستى او در رضايت از انتقام كشتهگان بدر و احد بود، بر زبان راند. مردى
از اهلبيت، كه اتفاقا از اصحاب پيامبر بود، تاب نياورد و خطاب به يزيد گفت: «آيا
با نى بر لب و دندان حسين مىزنى؟ تو همانا چوبت را بر جايى مىزنى كه من خود ديدم
پيامبر آن را مىبوسيد. اى يزيد! تو در روز قيامت محشور خواهىشد و ابن زياد شفيعت
خواهد بود و اين سر مبارك در روز قيامت از راه مىرسد در حالى كه محمد صلى الله
عليه و آله او را شفاعت مىكند ...».[1]
عزادارى
خاندان يزيد (عليه لعنة اللَّه)
يزيد
ملعون كه پس از ارتكاب جنايت كربلا همچنان بر تداوم خط جاهلى و ستم بيشتر اصرار
مىورزيد و با بازماندگان عاشورا با كمال پستى و دنائت رفتار مىكرد، سرانجام در
اثر فعاليتهاى تبليغى حضرت زينب عليها السلام و امام زينالعابدين عليهما السلام
و تنفر روزافزون مردم، مردم احساسات خود را ابراز كردند كه از جمله آن، گريه و
سوگوارى حرمسراى يزيد است:
«هنگامى
كه اهلبيت وارد منزل يزيد شدند، هيچ زن و دخترى از خاندان يزيد باقى نماند مگر
آنكه نزد اهلبيت آمدند و به سوگوارى پرداختند».[2]
[1]. تاريخ طبرى، ج 5، ص 465 و 464؛ العقد الفريد،
ج 4، ص 358.
[2]. تاريخ طبرى، ج 5، ص 465 و 464؛ العقد الفريد،
ج 4، ص 358.
نام کتاب : شعائر حسينى نویسنده : تبريزى، جعفر جلد : 1 صفحه : 82