نام کتاب : شعائر حسينى نویسنده : تبريزى، جعفر جلد : 1 صفحه : 80
ديدند».
شيخ
مفيد رحمه الله مىفرمايد: حضرت زينب با امام حسين عليه السلام گفتگو كرد بعد از
زمزمههاى حضرت، «
ثُمَّ
لَطَمَتْ وَجْهَها وَهَوَتْ الى جَيْبِها فَشَقَّته وَخَرَّتْ مَغْشِيَّاً
عَلَيْها؛[1]
امام
صادق عليه السلام در حق اهلبيت سيدالشهداء عليه السلام فرمود: «
وَقَدْ
شَقَقْنَ الْجُيُوبَ وَلَطِمْنَ الْخُدُودَ الْفاطِمياتُ، عَلَى الْحُسَيْنِ بْنِ
عَلِيّ عليه السلام وَعَلي مِثْلِهِ تُلْطَمُ الْخُدُودُ وَتُشَقُّ الْجُيُوبُ؛[2]
چيزى
در زدن بر صورت به جز استغفار و توبه نيست، و زنان فاطمى در سوگ حسين عليه السلام
گريبان چاك داده و به صورت زدند، و بر مثل حسين عليه السلام بايد گريست و گريبان
چاك زد».
امام
زمان عليه السلام در زيارت ناحيه مقدسه مىفرمايند: «
در
اين هنگام كه اسب تو درمانده و خوار، با سرعت به سوى حرمت بازگشت، زنان كه اين
صحنه را ديدند از خيام بيرون آمدند، در حالى كه موهايشان پريشان بود و بر سر و
صورت خود مىزدند و با صداى بلند گريه و شيون مىكردند».
[1]. ارشاد، شيخ مفيد، ص 94؛ اعيان الشيعة، ج 7، ص
138.
[2]. تهذيب الاحكام، ج 8، ص 325؛ جامع الاحاديث
الشيعة، ج 3، ص 492.
[3]. بحارالانوار، ج 98، ص 240؛ المزار، ابن
مشهدى، ص 504.
نام کتاب : شعائر حسينى نویسنده : تبريزى، جعفر جلد : 1 صفحه : 80