نام کتاب : شعائر حسينى نویسنده : تبريزى، جعفر جلد : 1 صفحه : 66
شد كه وحى
در حال نزول بر رسول خدا صلى الله عليه و آله بود، رسول خدا صلى الله عليه و آله
نشسته بودند و امام حسين عليه السلام بر شانه ايشان سوار شد و شروع به بازى كرد.
جبرئيل
گفت: اى رسول خدا، امت تو بعد از تو فتنه به پا خواهند كرد و فرزند تو (امام حسين
عليه السلام) را بعد از رحلتت خواهند كشت و آنگاه رسول خدا صلى الله عليه و آله
دست خود را بلند كرده، جبرئيل خاك سفيدى به ايشان صلى الله عليه و آله داد و گفت:
در اين زمين كه نامش طف است فرزندت كشته خواهد شد.
هنگامى
كه جبرئيل رفت رسول خدا صلى الله عليه و آله در حالى كه اشك مىريختند و آن خاك در
دستشان بود به طرف اصحاب حركت كردند كه در آن ميان ابوبكر، عمر، على، حذيفه، عمار
و ابوذر بودند. اصحاب سؤال كردند: چرا گريه مىكنيد؟ رسول خدا صلى الله عليه و آله
فرمود: جبرئيل به من خبر داد كه فرزندم حسين در دشت كربلا شهيد خواهد شد و اين خاك
سفيد را جبرئيل برايم آورد و به من خبر داد كه در سرزمين طف قبر اوست[1].
عدهاى
از علماى اهل سنت در كتب خود كلام رأس جالوت از علماى
[1].« دخل الحسين بن علي عليه السلام على رسول
اللَّه صلى الله عليه و آله وهو يوحى إليه، فبرك على ظهره، وهو منكب، ولعب على
ظهره. فقال جبرائيل: يا محمّد، إنّ أمّتك ستفتن بعدك، وتقتلُ ابنك هذا من بعدك، ومدّ
يعده فأتاه بتربة بيضاء، وقال: في هذه الأرض يُقتل ابنك، اسمها الطفّ.
فلمّا ذهب جبرئيل خرج رسول اللَّه
صلى الله عليه و آله إلى أصحابه والتربة في يده، وفيهم أبوبكر وعمر و علي وحذيفة
وعمّار وأبو ذر وهو يبكي.
فقالوا: ما يبكيك يا رسول اللَّه؟
فقال: أخبرنى جبرئيل أنّ ابني
الحسين يقتل بعدي بأرض الطفّ، وجاءني بهذه التربة، فأخبرني أنّ فيها مضجعه».( مسند
احمد بن حنبل، ج 4، ص 242؛ مجمع الزوائد، ج 9، ص 188؛ كنز العمال، ج 12، ص 123)
نام کتاب : شعائر حسينى نویسنده : تبريزى، جعفر جلد : 1 صفحه : 66