responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : شعائر حسينى نویسنده : تبريزى، جعفر    جلد : 1  صفحه : 67

يهود را نقل كرده‌اند كه:

وقتى ما از كربلاء عبور مى‌كرديم، اسب ما رم كرد و ما به زمين خورديم و احساس ناراحتى كرديم، از پدرم سوال كردم كه چرا اين چنين حوادثى در عبور از كربلاء براى ما اتفاق افتاد؟ «

قال كنّا نتحدّث أنّ ولد نبيّ مقتول في ذلك المكان‌

»، گفت: پدرم گفت: پدران و بزرگان ما گفته‌اند كه فرزند يك پيغمبرى در اين مكان كشته خواهد شد. «

فلما قتل الحسين قلنا هذا الذي نتحدث‌

»، وقتى حسين شهيد شد، ما فهميديم خبرى كه بزرگان و انبياء گذشته به ما داده بودند، مراد حسين فرزند رسول اكرم صلى الله عليه و آله بوده است.[1] و خوارزمى در (مقتل الحسين) و طبرى در (ذخائر العقبى) آورده‌اند:

چون حسين عليه السلام بدنيا آمد، قنداقه او را خدمت رسول اكرم صلى الله عليه و آله آوردند، نگاهى به او كرد و قطرات اشكش جارى شد؛ خواهر أسماء بنت عميس عرض كرد: يا رسول الله، چرا گريه مى‌كنى؟ رسول اكرم صلى الله عليه و آله فرمود: اين فرزندم را «

تقتله الفئة الباغية من أمّتي‌

»، گروه ستمكار و ياغى از امتم او را خواهند كشت، «

ولا أنالهم الله شفاعتي‌

». خداوند شفاعت من را به اينها قسمت نكند.[2]


[1]. سير أعلام النبلاء للذهبى، ج 3، ص 291؛ تاريخ الطبرى، ج 4، ص 296؛ المعجم الكبير للطبرانى، ج 3، ص 111؛ تاريخ مدينه دمشق لإبن عساكر، ج 14، ص 200؛ تهذيب الكمال للمزى، ج 6، ص 410؛ تهذيب التهذيب لإبن حجر العسقلانى، ج 3، ص 301؛ مستدرك الصحيحين، ج 3، ص 176.

[2]. مقتل الحسين للخوارزمى، ج 1، ص 88؛ ذخائر العقبى للطبرى، ص 119.

نام کتاب : شعائر حسينى نویسنده : تبريزى، جعفر    جلد : 1  صفحه : 67
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست