سرايت نجاست يا عذر ديگرى، بايد احتياطاً بين غسل
و شستن اطراف آن و بين گذاشتن پارچهاى پاك روى زخم، وتيمم بر آن جمع كند و نماز
را بجا بياورد و بعد از بهبود نماز را قضا نمايد.
(مسأله
114) اگر جبيره بر عضو مسح كننده (دست) باشد، با رطوبت آن مسح كند.
(مسأله
115) اگر آب براى مبتلا به بيمارى چشم ضرر داشته باشد تيمم كند، اما
چنانچه بتوانداطراف چشم را بشويد، احتياط مستحب اين است كه بين وضو وتيمم جمع
كند.
(مسأله
116) اگر بعد از وضوى جبيرهاى زخم بهبود يابد، چنان چه وقت تنگ باشد كه نتواند
وضوى معمولى بگيرد مىتواند با وضوى جبيرهاى نماز بخواند، اما در صورتى كه وقت
داشته باشد، بايد وضوونماز را اعاده نمايد.
(مسأله
117) اگردر يك عضو چند جبيره باشد، بايدبين آنهارابشويد يامسح كند.
(مسأله
118) اگر روى زخمى، جبيره يا باند باشد وشرايط جبيره را دارا باشد بايد
وضوى جبيرهاى بگيرد و اگر شستن اطراف زخم ضرر داشته باشد، بايد تيمم كند اگرچه
بنابراحتياط وضوى جبيرهاى نيز بگيرد.
(مسأله
119) در حكم جبيره فرقى نيست بين اينكه جراحت را با اختيار خود از روى
عصيان ايجاد كرده باشد يا خير.
(مسأله
120) محل حجامت زخم محسوب مىشود، بنابراين اگر شستن آن ضرر داشته باشدمى
تواندروى باند به مقدارمتعارف مسح كند والّا اگر شستن آن ضرر نداشته باشد. بايد
باز شودواطراف آن شسته شود، اما چنانچه شستن آن بخاطر بندنيامدن خون ممكن نباشد،
بايد تيمم كند.
(مسأله
121) اگر جبيره غصبى باشد مسح بر آن جايز نيست و واجب است تعويض گردد.
اما اگرروى جبيره مباح وباطن آن غصبى باشد، چنانچه مسح بر ظاهر جبيره تصرف درباطن
آن نباشد، وضوصحيح است واگرتصرف در باطن محسوب گردد وضو باطل است.
(مسأله
122) نبايد ظاهر جبيره نجس يا غصبى باشد اما چنانچه از حرير، طلا يا
اجزاى حيوان حرام گوشت باشد ضررى به وضو نمىرساند.
(مسأله
123) تا وقتى كه ترس از ضرر باشد اگرچه احتمال بهبود برود حكم جبيره جارى
است.