responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : بانكدارى از نگاه اسلام نویسنده : فياض، شيخ محمد اسحاق    جلد : 1  صفحه : 261

شده است بعد از سه ماه به مشترى تسليم كند و مشترى همين كالايى را مى‌خرد كه مديريت متعهد شده است. اين معامله شرعاً جايز است.

ب) معقول نيست انسان چيزى را بفروشد كه مالكش نيست. اما آيا فروختن چيزى كه فروشنده فعلا مالكش نيست و هنگام تحويل گرفتن مالكش مى‌شود، اشكال ندارد؟ زيرا فروشنده درحال حاضر ملكيت چيزى را براى مشترى انشا مى‌كند كه آن را در زمان بعدى (متأخر) مالك مى‌شود.

پاسخ: در اين كار نيز هيچ مشكلى وجود ندارد؛ زيرا اين امر انشاى فعلى است و منشأ- فعليت ملكيت بيع براى مشترى- متأخر است. اين كار انفكاك و جدايى انشا از منشأ و تعليق انشا نيست، يعنى هم‌چون صورت اول نمى‌باشد؛ زيرا آن‌چه محال است، عبارت است از حكم انشايى به وجود انشايى خود از انشا. حكم انشايى عين انشاست؛ مثل ايجاد و وجود در امور تكوينى كه بين آن‌ها دوگانگى وجود ندارد (و هر زمانى‌كه بگويد: «موجود شو»، موجود مى‌شود). مشكلى نيست كه حكم انشايى به وجود فعلى آن به تأخير بيافتد؛ زيرا فعليت آن تابع فعليت موضوع آن در خارج است و به انشا و جعل ارتباطى ندارد. بنا بر اين، مراد از منشأ در مقابل انشا عبارت است از حكم فعلى. از اين جاست كه براى اين حكم، دو مرتبه وجود دارد:

1. مرتبه جعل و انشا؛

2. مرتبه مجعول و منشأ.

خلاصه اين‌كه مانعى وجود ندارد كه شخص چيزى را كه فعلًا مالك نيست و بعداً مالك مى‌شود را با انشاى ملكيت آن براى مشترى در زمانى كه آن كالا را مالك مى‌شود، بفروشد. پس انشا الان صورت مى‌گيرد، اما

نام کتاب : بانكدارى از نگاه اسلام نویسنده : فياض، شيخ محمد اسحاق    جلد : 1  صفحه : 261
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست