حقوق اعلاميه جهانى فعلى با هفت
بندى كه در مقدمه آن ذكر گرديده رابطه منطقى ندارد و بازى نمودن با الفاظ، و يكجا
نمودن مفاهيم نامربوط، واقعيتها را تغيير نمىدهد و لذا فاقد پشتوانه عقلى مىگردد.
بلى
در بند اول مقدمه (شناسايى حيثيت ذاتى) بطور ناقص و مبهم ذكر گرديده كه سهوا يا
عمدا به تفسير و تبيّين آن پرداخته نشده است، كه حيثيت ذاتى او چيست.
رفع
اشتباه:
ممكن
است اينجا اين سؤال يا اعتراض در ذهن جمعى از هوشمندان بوجود آيد كه هدف عمده
نويسندگان و تصويبكنندگان اعلاميه حقوق بشر اين بوده كه بشريت را بر مجموعى از
اصول مشترك گردآورند كه جنگهاى گذشته دوباره تكرار نگردد و اصول سىگانه مذكور،
قدر جامعى براى همه انسانها چه بىدينها و چه پيروان دينهاى جعلى يا دينهاى
منسوخه يا متدينان واقعى، باشد. و لذا آنان مجبور شدهاند انسان را به معنايى تصور
كنند كه قدر جامع براى همه انسانهاى موجود در جهان باشد.
و
تعريف انسان واقعى شما در خوشبينانهترين فروض خود، در حدود نصف بشر فعلى را مخالف
آن قرار مىدهد لذا زمينه جنگها را بحال سابق باقى نگه مىدارد.
جواب
اين اعتراض اينست كه دست برداشتن از واقعيتها و وارونه نشان دادن حقايق بخاطر
اغراض گوناگون كار غلط و اشتباه است و ما بايد واقعيتها را بهر نحوى كه هست
بپذيريم تا موجب گمراهى ميلياردها