نام کتاب : خصايص خاتم النبيين (ص) نویسنده : محسنى، شيخ محمد آصف جلد : 1 صفحه : 200
نا راحت شد، به كارد خطاب كرد، اىكارد! چرا نمىبُرّى؟ در جواب گفت:
«الخَلِيلُ يَأمُرُنِى وَالجَلِيل يَنهَانِى» خليل امر مىكند! جليل نهى مىكند!
معلوم است كه من امر جليل را قبول مىكنم. اكنون سؤال اين است كه ابراهيم عليه
السلام در چه سن صاحب فرزند شد؟ در جوانى؟
«الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي وَهَبَ لِي عَلَى الْكِبَرِ إِسْماعِيلَ وَ إِسْحاقَ
إِنَّ رَبِّي لَسَمِيعُ الدُّعاءِ»[1] قرآن از زبان خود آنحضرت مىفرمايد: خدا را حمد مىكنم كه در سن
بزرگى به من اولاد عنايت كرد، اسماعيل و اسحاق را در سن پيرى به او عطا فرمود،
حالا ابراهيم در سن پيرى صاحب فرزند گرديد، چند سال گذشت تا اينكه فرزندش بزرگ
شود، سپس اورا به امر خداوند جل جلاله در قربانگاه برد، معلوم است كه آنحضرت
عليه السلام خيلى پير بوده است، واقعاً سخت است كه در سنين كهولت، انسان پسر خود
را ذبح كند؛ اما ابراهيم عليه السلام چنين قصدى نمود و سپس اقدام كرد، از امتحان
پروردگار، سربلند و پيروز برآمد.
حضرت
ابراهيم عليه السلام در سن جوانى هم نبى بود و هم رسول، او پيغمبر ولى العزم بود،
در هرجاهايىكه بود با مشركين منازعه مىكرد و خدايان آنان را مسخره مىكرد، به
همين دليل به آتش انداخته شد؛ اما قضيه قربانى كردن فرزند در پيرى آنحضرت بود،